تولید کاغذ ایرانی در دولت سیزدهم مورد توجه قرار گرفته است. در نتیجه تولید کاغذ ایرانی از خروج ارز جلوگیری میشود و مصرفکنندگان میتوانند قیمت پایینتری برای آن بپردازند این در حالی است که هر چاپخانهداری حاضر به استفاده ازاین کاغذ نیست، چراکه کاغذ ایرانی تا حدی تاب دارد و ممکن است در دستگاه چاپ، گیر کند. همچنین گفته میشود خاک کاغذ بالا است و در کاغذ تکههای ریز چوب وجود دارد که همه چاپخانه را با مشکل مواجه میکنند.
این روندِ تولید مختص ایران نیست، در بسیاری از کشورها کاغذ با کیفیت ضعیف تا خوب تولید میشود. کیفیت کاغذی که در ایران تولید میشود در حد متوسط و برای برخی اقلام فرهنگی مناسب است، این کاغذ برای کالاهایی که مصرفی هستند یعنی عمر کوتاه یک ساله دارند، میتواند گزینه مناسبی باشد.
البته این مسائل درباره کاغذ تحریر تولید شده مطرح است و ایران در کاغذ بستهبندی خودکفا است و حتی صادرات انجام میدهد.
تولید کاغذ داخلی با وجود چالشهای متعدد در حال انجام است، این مساله به موازات ارتقای کیفیت است که همواره دغدغه ناشران بوده و استمرار این روند میتواند تاثیر مثبتی بر ثبات بازار کاغذ و تسهیل فعالیت در این عرصه داشته باشد.
در خصوص کاغذ تحریر آمار و ارقام متفاوتی وجود دارد: شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران از سال ۱۳۷۶ بهعنوان بزرگترین تولیدکننده کاغذ در ایران با ظرفیت مجموعا ۱۷۵ هزار تن شامل ۹۰ هزار تن کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر و ۸۵ هزار تن کاغذ فلوتینگ فعالیت میکند. خط تولید اول کارخانهای که با هدف تولید کاغذ تحریر راهاندازی شده بود، سالها به دلیل سیاستهای نادرست برخی دولتمردان و حمایتهای یکطرفه از واردات، خاموش شده بود، اما در سالهای اخیر فعالیت را از سر گرفته است.
پیش از این تولید کاغذ تحریر در کارخانه چوب و کاغذ مازندران، حدود چهار هزار و ۵۰۰ تن بود، میزان تولید در سال ۱۴۰۱ به ۴۴ هزار تن رسید و امسال نیز تا پایان سال به ۵۵ هزار تن خواهد رسید. این کارخانه ۳۰ هزار تن دیگر ظرفیت دارد که بلااستفاده است؛ این در حالی است که در ماههای تابستان برق این کارخانه چند بار قطع و موجب کاهش ۲۰ هزار تن در تولید این کارخانه شد.
کارخانههای دیگری از جمله کارخانه پارس، دیبای شوشتر و زاگرس نیز در ایران کاغذ تولید میکنند. شرکت کاغذ پارس و دیبای شوشتر تولید ۲۰ هزار تن کاغذ ایرانی در سال را بر عهده گرفتند که هر کدام میتوانند ۱۰ هزار تن در سال به تولید خود اضافه کنند. گفته شده اگر کارخانه زاگرس راهاندازی شود، ۵۰ هزار تن در سال به حوزه نشر کاغذ تحویل خواهد داد.
در حوزه فرهنگ نیاز به کاغذهای متنوع است
میشودخودکفایی در سال ۱۴۰۲ در تامین ۱۵۵ میلیون نسخه کتاب درسی در مقاطع مختلف با استفاده از ۴۵ هزار تن کاغذ تولید شده توسط کارخانههای مازندران و پارس تامین شد.
سالانه در حوزه نشر به ۳۵ هزار تن کاغذ نیاز است، حدود ۱۰ هزار تن کاغذ در مطبوعات مصرف میشود، همچنین نیازهای ثابتی ماند دفتر مشق و سررسید وجود دارد که باید ظرفیتی برای تامین کاغذ آنها در نظر گرفته شود. این در حالی است که در ایران سالانه ۸۰ هزار تن کاغذ تولید میشود. از این حجم ۴۵ هزار تن برای آموزش و پرورش و ۳۵ هزار تن برای نشر مصرف میشود.
در حوزه فرهنگ، سالانه به ۱۳۰ تا ۱۵۰ هزار تن کاغذ نیاز است، کارخانهها حتی اگر در سال آینده بتوانند با افزایش ظرفیت کارخانههای مازندران، دیبای شوشتر و پارس و بهرهبرداری از کارخانه زاگرس در فارس این مقدار از کاغذ را تولید کنند، تمام نیاز به کاغذ رفع نمیشود. چراکه برای کتاب کودکان و نوجوانان نیاز به کاغذهای متنوع از جمله گلاسه است.
گفته میشود تولید کاغذ تحریر نسبت به کالاهای دیگر برای کارخانهدار سودده نیست، اما با ۶۰۰ میلیون دلار تجهیزات تلاش شد که این کالای مورد نیاز کشور تامین شود. از طرفی ناشری که از این کاغذ استفاده میکند، کاغذ ایرانی را به بهایی ۳۰ درصد کمتر از کاغذهای وارداتی تهیه میکند، اما در شرایط کنونی باید هزینه و فایده تولید کتاب را محاسبه کند، چراکه عمر کاغذ تحریر تولیدی فعلا کم است و بهتر است این کاغذ برای کتابهای درسی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین ممکن است جنس و رنگ آن برای مخاطب کتاب جذاب نباشد.
لزوم حمایت دولت برای بهروزرسانی کارخانه کاغذ
از طرفی یکی از مولفههای مهم در خودکفایی لزوم استمرار آن است. کارخانه چوب و کاغذ مازندران ۲۷ سال است که فعالیت میکند. بخش عمده ماشینهای این کارخانه آلمانی، اتریشی، کانادایی است، در چنین شرایطی ضرورت دارد تا دولت از این کارخانه و دیگر کارخانهها حمایت کند تا بتوانند به تولید ادامه بدهند. این کارخانه با دو ماشین کاغذ تولید میکند، بهروزرسانی ماشین اول حدود دو میلیون یورو و بهروزرسانی ماشین دوم حدود چهار و نیم میلیارد یورو اعتبار نیاز دارد. از طرفی بسیاری از متخصصان کارخانه کاغذسازی مهاجرت کردهاند و این مساله ادامه فعالیت را برای بازماندگان دشوارتر میکند.
تمام این تلاشها در حالی برای تولید کاغذ داخلی انجام میشود که کاغذ به عنوان یکی از موادی که در قیمت کالای فرهنگی از جمله کتاب استفاده میشود، حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد اثر دارد. بیش از اثر مستقیم تولید کاغذ داخلی در قیمت کتاب، تاثیر این کالا بر تثبیت قیمت کاغذ در بازار میتواند بر فعالیت ناشران تاثیر بگذارد.
قطع درخت یا واردات مواد اولیه برای ساخت کاغذ چالشهای متعددی به همراه دارد، دشواریهای افزایش تولید داخلی همگی در برابر واردات کاغذ که سالها انجام میشد و ناشران و چاپخانهداران به آن عادت کرده بودند، قد علم میکند. در چنین شرایطی تنها زمان است که نشان میدهد خودکفایی میتواند به معنای واقعی خود برسد.