کد خبر:
۸۰۳
- تاریخ درج:
۱۳۸۶/۱۰/۲۳
- مشاهده:
۱,۹۹۶
عرضهو تقاضا- رضا نورايي:
در دنياي تجاري امروز، فروشگاهها صحنه نبردهاي تجاري توليدكنندگان و حاميان آنها محسوب شده
دردنياي تجاري امروز، فروشگاهها صحنه نبردهاي تجاري توليدكنندگان و حاميان آنها محسوب شده و در نهايت مديران واحدهاي توليدي راهبردهاي اقتصادي و تجاري خود را به وسيله سربازاني به نام كالاهاي توليدي عملي ميكنند كه اين كالاها با سلاح بستهبندي در عرصه فروشگاه يا ويترين مغازه با رقباي خود به رقابت ميپردازند.
نبايد تصور كرد كه تمام موفقيت يك بنگاه تجاري يا توليدي به ظاهر بستهبندي كالاي توليد شده وابسته است بلكه عوامل ديگري نيز در اين فرآيند موثر بوده و از سوي ديگر بسته بندي كاركردهاي ديگري هم دارد.
اما از آن جا كه هميشه ميزان فروش در تعيين سرنوشت يك توليدكننده حرف آخر را مي زند، هر چيزي كه به طور مستقيم در فروش كالا تاثيرگذار باشد، بسيار مهم خواهد بود.
مي توان بارها و بارها صحنه مبارزه تجاري را بازسازي كرده و با قضاوتهاي كارشناسانه، كالاها را پيش از ورود به بازارهاي بزرگ مورد ارزيابي قرار داد. براي تحقق اين هدف بايد با فراهم كردن زمينههاي رقابت ارزشهاي تجاري يك كالا را از جهات گوناگون مورد بررسي قرارداد.
در اين چارچوب بستهبندي هر كالا نيز به عنوان يكي از ابزارهاي رقابت در فروشگاه بايد به طور مداوم در معرض قضاوت باشد. اما براي اطمينان از توفيق در بستهبندي كالاهاي ايراني، صنعت بستهبندي كشور علاوه بر ارائه ديدگاههاي كارشناسي نظري، نيازمند تكانهاي محكمتر و جديتري است تا به طور مكرر اين صحنه رقابت بازسازي شود. برگزاري مسابقات بستهبندي يكي از روشهاي تحقق اين هدف است.
برخلاف تصور بسياري از كارشناسان بسته بندي در ايران، داور مسابقات بسته بندي به ويژه در نوع گرافيك، طراحان پيشكسوت يا نظريهپردازان طراحي نبوده بلكه مردم اين مهم را بر عهده دارند.
متخصصان روانشناسي اجتماعي، بازاريابان و طراحان موفقي كه طرح هاي تجاري آنها بالاترين موفقيتها را كسب كرده، ميتوانند داوران مناسبي براي قضاوت در مورد موفقيت يا نبود توفيق در بستهبندي كالايي در بازار باشند.
جشنواره ملي طراحي، بستهبندي و گرافيك با رويكرد صادرات يكي از شيوههاي رقابت محسوب ميشود كه در كشورمان مورد توجه قرار گرفته است. در واقع اين مسابقه نمونهاي از تحولات اين صنعت از آن چيزي است كه در فروشگاه يا ويترين مغازه در جريان است.
اين مسابقه نخستين تجربه از نوع خود در ايران محسوب ميشود كه در آن همه عوامل موثر در رونق اين صنعت مورد ارزيابي قرار ميگيرند. ميزان مشاركت طراحان، توجه سازمانهاي دولتي و بهرهوران بسته بندي از جمله اين محورهاست.
روش معمول در مسابقههاي بستهبندي آن است كه پس از دريافت طرحها نمايشگاهي از آثار قابل قبول برپا شده و هر مسابقه داور و برگزيدگاني دارد. گرچه مسابقه ايراني بستهبندي نيز از اين روش جدا نيست اما بازديد مردم و كارشناسان از نمايشگاه و نقد و تفسيرهاي پيرامون آن ارزشي بيش از داوري و نتيجه اسمي مسابقه دارد.
اگر باورهاي ايجاد شده در جهت مثبت باشد اين امر بزرگترين دستاورد استفاده از چنين روشهايي در رونق صنعت بستهبندي محسوب ميشود.
كالاي ايراني با طرح و نام ايراني در كنار كالاي ايراني با بسته بندي ايراني (بسته بندي شده در ايران) 2 موضوع جدا از هم هستند كه بايد جداگانه مورد بررسي قرار گيرند.
كالاي ايراني با طرح و نام ايراني با جنبه هاي نرمافزاري بسته بندي سر و كار داشته و عقب ماندگيهاي موجود در اين زمينه هيچ توجيهي ندارد، چرا كه ميزان موفقيت در اين صنعت را بايد در باورهاي ذهني ايرانيان جستوجو كرد كه نيازمند واردات ماشينآلات خاصي نيست.
عقل و منطق حكم مي كند براي شروع هر كاري بايد از جايي آغاز كنيم كه بتوانيم نتايج به دست آمده را عملي كنيم. بر اين اساس بهتر است مسابقه بسته بندي در حوزههايي برگزار شود كه آثار برگزيده آن قابل اجرا و توصيه باشد.
اين حوزه، همان حوزه نرمافزاري بسته بندي است كه استعدادهاي آن به صورت مادرزادي در ايران وجود داشته و تا بينهايت قابل توسعه است. اين حوزه مي تواند طلايه دار حركت به سوي هدف كالاي ايراني با نام ايراني باشد كه بسياري از اهداف تجاري ايران در تجارت جهاني را محقق ميكند.
در واقع مسابقه طراحي گرافيك در جشنواره ملي طراحي بسته بندي با رويكرد صادرات كه به نقش گرافيك در بسته بندي ميپردازد، بر اين نكته به عنوان نقطه شروع تاكيد دارد. اين شيوه اجراييترين و كم هزينهترين ساز و كار براي گسترش كالاهاي ايراني داراي هويت محسوب ميشود، چرا كه توانمنديهاي لازم آن در كشور موجود بوده و نيازمند سازماندهي و تقويت است.
اين حركت مي تواند مقدمه ارزيابي بستهبنديهاي ايراني در سطوح ديگري مانند كاركردهاي فني و ساخت باشد.در دهههاي اخير حد و مرزهاي جامعه ايراني اسلامي، طراحان ايراني را واداشته تا سعي كنند نگاه عميقتري به موضوعات داشته، عناصر تصويري خود را به دور از موجهاي گذراي جامعه انتخاب كنند.
در واقع ممنوعيت استفاده ابزاري از بعضي تضادهاي عرفي كه قادر است به سرعت چشم را متوجه خود كند، طراح ايراني را به نوعي تفكر درون گرا و فلسفي ميكشاند كه بتواند به جاي استفاده از مثالها و مصاديق، ريشهها را به كار گيرد.
البته نميتوان گفت نتيجه چنين وضعيتي كاملا مثبت و موفق بوده است. بلكه به نظر مي آيد به دليل ارائه نشدن مصاديق مناسب از سوي معلمان و تربيت كنندگان، بسياري از طراحان در برگزيدن نمادهاي تصويري كه بتواند منطق بيننده را به تحسين واداشته و در بازار رقابتي موفقيتي به دست آورد، با مشكلات جدي مواجه هستند.
مي توان گفت طراحان تجاري بهخصوص طراحان گرافيك بستهبندي، بسيار تنها و محدود بوده و رقابت آنها با رقباي خارجي در شرايطي نابرابر صورت مي گيرد. چاره كار برداشتن حد و مرزها نيست زيرا همان طور كه اشاره شد، تاريخ بشريت نمونه هاي زيادي از افراد موفقي دارد كه مرزهاي اخلاقي را پاس داشتهاند.
بستهبندي كالاي ايراني در صورتي كه نام و نشاني از ايران داشته و به شكلي نشانههايي شايسته از مظاهر فرهنگ و تمدن ايران را با خود به جهانيان عرضه كند، قادر خواهيد بود تا به راحتي سفير ايران باشد.
اين شيوه ميتواند مصرفكنندگان داخلي يا بازارهاي خارج از ايران را ناخودآگاه به سمتي سوق دهد كه همواره برداشت مشخصي از ايران و ايراني داشته باشند.
در واقع بسته بندي كالاي ايراني ناخودآگاه و به طور غيرمستقيم معرف وجدان، منش، مديريت و سليقه ايراني است. جداي از فرهنگ عملي ايرانيان در خارج از كشور، كالاهاي ايراني سفيران غيرسياسي هستند كه مي توانند نمونه خوبي از همه تواناييها و نكات مثبت ايران بوده و ابزار كارآمدي براي معرفي هنر و فرهنگ ايراني باشند.