ضيافت مديران صنعت ورق و كارتن

کد مصاحبه: ۷۲ - تاریخ درج: ۱۳۸۷/۰۸/۱۳ - مشاهده: ۵,۲۴۶

ضيافت افطار انجمن مديران صنايع ورق و كارتن فرصت مغتنمي بود تا با مديران شركت هاي بزرگ توليدكننده ورق و كارتن در كشور آشنا شده و با آنان به گفت و گو بنشينيم. سالن صدف هتل هما ميزبان اعضا و مدعوين انجمن مديران صنايع ورق و كارتن بود.

رای: ۳.۰۰
توسط ۱ کاربر - رای دهید

اگرچه مسولين دولتي دعوت شده از سوي انجمن از وزارت صنايع و سازمان صنايع تهران عليرغم قول قبلي در اين ضيافت حضور نيافتند اما اعضاي اين انجمن در محيطي گرم و دوستانه گردهم آمده و با يكديگر در مورد مسايل مختلف به گفت و گو نشستند. در اين ميان آقاي اعظمي مديرعامل انجمن به عنوان ميزبان اين ضيافت از مدعوين استقبال كرده و با انرژي فوق العاده خود، گرمي ويژه اي به مجلس بخشيده بود. پس از پايان اذان و افطار كردن مديران روزه دار، آقاي اعظمي در سخناني كوتاه از حضور مدعون و عدم حضور مسووليني كه عليرغم قول هاي قبلي در اين ضيافت حضور نيافتند، تشكر نمود و حاضرين را براي صرف شام به گوشه اي ديگر از سالن دعوت نمود.

در پايان مراسم و هنگام خداحافظي، مديران صنايع كارتن و ورق عكس هايي ماندگار با يكديگر گرفتند و به اين ترتيب اين ضيافت به پايان رسيد.
طي صحبتي كه با آقاي اعظمي در ضيافت افطار مطرح شد، قول انجام يك گفت و گو را از ايشان گرفتيم و در تاريخ پانزدهم مهرماه در دفتر انجمن صنايع كارتن و ورق خدمت ايشان رسيديم. در اين گفت و گو كه بيش از 2 ساعت و نيم به طول انجاميد، آقاي اعظمي با رويي گشاده و با حوصله از مسايل مختلف پيش روي صنايع كارتن و ورق سخن گفتند.

آقاي اعظمي بحث ايجاد يك تشكل در صنايع كارتن و ورق از چه زمان مطرح شد و به شكل رسميت يافت؟
من در حدود 36 سال در صنعت كارتن سابقه دارم. كارتن سازي ميهن دومين كارخانه توليد كارتن است كه در سطح كشور تاسيس شده است. كارتن ميهن در سال 1341 يعني 46 سال پيش فعاليت خود را آغاز كرده است. كارتن ايران در سال 1338 ، سه سال پيش از كارتن ميهن تاسيس شده است. بحث تاسيس انجمن به صورت همگن در سال 1363 از طريق كارتن ايران، كارتن توحيد، كارتن ميهن، صنايع بسته بندي ايران و كارتن پارس مطرح شد و اين شركت ها به صورت جدي پي گير اين مساله بودند. در شرف انقلاب در سال 1357 تنها 8 شركت كارتن سازي در ايران فعاليت داشتند به اين معني كه از سال 41 تا 57 در 16 سال تنها 6 كارتن سازي به كارخانه هاي توليد ورق و كارتن ما افزوده شده بود. در حال حاضر در حدود 66 شركت بزرگ عضو انجمن مديران صنايع كارتن و ورق هستند. شايد در حدود 25 شركت هم در حال تاسيس و راه اندازي و يا در حال اخذ پروانه بهره برداري باشند. در مجموع در حدود 100 شركت كارتن سازي در حال فعاليت و يا در حال تاسيس هستند. اين تعداد نشان مي دهد كه نياز جامعه ما به كارتن افزايش چشمگيري يافته است. در سال 62 برخي از مديران كارخانه هاي توليدكننده ورق و كارتن دور هم جمع شدند و نياز خود را به يك تشكل صنفي اعلام داشتند. دوستان ما از 25 سال پيش آينده نگري بسيار خوبي داشتند و تفكر ايجاد يك تشكل همگن در اين صنف داشتند. براي تحقق اين فكر پي گيري از طريق وزارت صنايع و بازرگاني انجام شد و متوجه شديم كه وزارت صنايع با بخشنامه هايي كه براي تشكل هاي همگن دارد، مي تواند به ما كمك كند. در آن زمان مديران واحدهاي توليد ورق و كارتن زحمت بسياري كشيدند و پايه تشكيل اين انجمن را بنا نهادند.



چه عواملي باعث شد كه مديران واحدهاي توليد كارتن و ورق به ايجاد يك تشكل احساس نياز كنند؟
سازمان حمايت از توليدكنندگان و مصرف كنندگان آن زمان به قيمت ها دقت بيشتري داشت. صنف ما بايد زير نظر سازمان حمايت از توليدكنندگان و مصف كنندگان قيمت گذاري مي كرد. در آن زمان موجودي انبارها را رسيدگي مي كردند. بر اساس ميزان موجودي انبار مثلا اگر شما 2000 تن كاغذ در انبار داشتيد و نرخ بايد افزايش پيدا مي كرد، بايد ما به التفاوت افزايش نرخ به حساب سازمان حمايت از توليدكنندگان و مصرف كنندگان واريز مي شد و سپس با نرخ جديد فروش انجام مي شد. موجودي انبار يا بازرسي مي شد و يا ما خودمان اعلام مي كرديم و مورد رسيدگي قرار مي گرفت.
دوستان براي تعيين قيمت دور هم جمع مي شدند. آن زمان، سازمان حمايت از توليدكنندگان و مصرف كنندگان، كارتن ميهن را جزء شركت هايي كه حساب و كتاب درستي دارد و به عنوان خوش حساب، امين و خبره قبول داشت. 4 شركت دور هم جمع مي شديم، قيمت را محاسبه مي كرديم و به سازمان ارائه مي داديم. سازمان حمايت بررسي مي كرد. ما از مساله دفاع مي كرديم و قيمت گذاري انجام مي شد. اين موضوع باعث شد كه ما دور هم جمع بشويم. قيمت ها هم همگن شد. وقتي قيمت ها همگن بشود، كيفيت هم همگن مي شود. آن زمان رقابت به شكل كنوني وجود نداشت. وقتي 8 كارتن ساز بوديم، بهتر مي توانستيم همگن بشويم، بهتر هم مي توانستيم بفروشيم و رقابت ناسالم به وجود نمي آمد. اين عوامل باعث شد پس از انقلاب، واحدهايي كه در حال تاسيس هم بودند، علاقه پيدا كردند كه به اين انجمن همگن نزديك شوند. در آن زمان وزارت صنايع سهيمه ارزي داشت. ما براي دسترسي به سهميه ارزي مناسب، دور هم جمع مي شديم.

يعني تسهيلات بود؟
نه، تسهيلات نبود، تخصيص ارز بود. مثلا مي گفتند كارتن ميهن تا سقف 1 ميليون دلار مي تواند واردات داشته باشد يا فلان شركت 100 هزار دلار. براي ميزان واردات ارز تخصيص مي دادند. براي اين كار هم توليد سال گذشته، توان شركت، ماشين آلات واحدها و ظرفيت اسمي شان را در نظر مي گرفتند. همين طوري نيود كه هر كس هر چه قدر خواست وارد كند. مثلا ماشين كارتن ميهن توان توليد 26000 تن در سال را دارد، نمي تواند 40000 تن سهميه بگيرد. نسبت ها را در نظر مي گرفتند.
در آن زمان با وجود 7،8 شركت هيات مديره اي وجود نداشت. انتخابات هم نداشتيم. من جزء موسسين بودم. جلسات ما در محل شركت ها برگزار مي شد. يا در دفتر ما يا در دفتر كارتن ايران، كارتن پارس، كارتن كار يا صنايع بسته بندي ايران. به هر حال دور هم جمع مي شديم.
اين پي گيري ادامه پيدا كرد تا جايي كه اين تشكل صنفي رسميت پيدا كند. تقريبا اواخر سال 78 يا 79 به فكر رسمي كردن اين تشكل افتاديم. دوستان نام هاي مختلفي پيشنهاد مي دادند از جمله شوراي توليدكنندگان كارتن و ورق، همگن كارتن سازان، انجمن مديران و....
در سال 80-81 اعضاي ما زياد شده، به حدود 45 شركت رسيد. دوستان علاقه داشتند كه اين مديران را در سالن هاي بزرگ جمع كنند و در مورد مسايل مختلف بحث و تبادل نظر بشود. قيمت ها كنترل شود، راجع به واردات بحث شود، كاغذ خوبي وارد شود و در نهايت كيفيت توليد بالا برود.

جهش تعداد توليدكنندگان ورق و كارتن ناشي از چه عواملي بوده است؟
تنها به دليل نياز بازار بوده است. راه اندازي واحدهاي كارتن سازي بزرگ، سرمايه گذاري سنگيني مي خواهد. در آن زمان ماشين آلات مقواسازي Corrugators از خارج از كشور وارد مي شد. در حال حاضر چند شركت در حال ساختن اين ماشين ها هستند و يا از چين مي آورند. ولي عمدتا ماشين آلات آمريكايي، آلماني، ايتاليايي و فرانسوي ماشين هاي بسيار با كيفيتي به شمار مي رفتند. براي مثال مي توان ماشين هاي LongStone آمريكايي، Bobst يا Vhs، ماشين هاي چاپ Martin و ماشين هاي Agomati و Fazber را نام برد.
ما در ايران LongStone داشتيم. پس از جنگ كارخانجات توليد بيشتر و با كيفيت بالاتر را شروع كردند. كارتن سازي هاي موجود نمي توانستند پاسخگوي نياز اين كارخانجات باشند. در نتيجه وزارت صنايع اعلام آمادگي كرد تا به واحدهاي جديد تسهيلات خوبي ارائه دهد. ماشين هاي جديدي وارد شد و با امكانات مناسب توليدكنندگان ورق و كارتن جهش بزرگي را تجربه كرد.
در سال 82-83 جلسه بزرگي در يكي از سالن هاي يكي از هتل ها برگزار شد و در آنجا تصميم گرفته شد تا انتخاباتي انجام شود و در اين انتخابات هيات مديره، مديرعامل و خزانه دار مشخص شود.
براي رسمي شدن فعاليت انجمن براي به دنبال وزارت خانه اي رفتيم كه گواهي فعاليت صنفي براي ما صادر كند. به ما گفته شد كه بايد از طريق وزارت كشور اقدام كنيم. وزارت كشور با ماده 10 احزاب مي توانست براي ما مجوز فعاليت صنفي صادر كند. در سال 83-84 درخواست خود را در قالب نامه براي وزارت كشور ارسال كرديم كه مورد بررسي قرار گرفت و در اواخر سال 85 به ما اطلاع دادند كه پرونده مورد رسيدگي قرار گرفته است و بايد هيات مديره معرفي شود.
در آن زمان ما مكاني را در شهرك غرب اجاره كرده بوديم و اعضا در محل انجمن گردهم مي آمدند و جلسات برگزار مي شد. در همين مكان و در حضور نماينده وزارت كشور انتخابات به صورت رسمي انجام شد. ضمن اينكه براي برگزاري مجمع عمومي در روزنامه اطلاعات آگهي داده بوديم. در اين انتخابات 5 نفر به عنوان هيات مديره تعيين شدند. حاج آقا كرامتي به عنوان رييس هيات مديره انتخاب شدند. آقاي جوكار كه آن زمان در صنايع بسته بندي اصفهان بودند و در حال حاضر در آرياناصنعت هستند به عنوان نايب رييس هيات مديره برگزيده شدند. آقاي حداد عادل از كارتن خوزستان به عنوان عضو هيات مديره، بنده به عنوان عضو هيات مديره و آقاي پورصالح از به كاربرد هم به عنوان عضو هيات مديره انتخاب شدند. آقاي مهندس توكلي از كارتن كار به عنوان بازرس قانوني و آقاي همايون از كارتن كاغذكار تهران به عنوان بازرس علي البدل انتخاب شدند. ضمن اين كه آقاي متين راد از كارتن مشهد و آقاي ميرجلالي از كارتن ايران به عنوان اعضاي علي البدل هيات مديره انتخاب شدند.
در هيات مديره يك انتخابات ديگري برگزار شد و بنده به عنوان مديرعامل انتخاب شدم و آقاي حداد عادل نيز عهده دار مسووليت خزانه داري انجمن شد. پرونده براي وزارت كشور ارسال شد. تا سرانجام در ارديبهشت ماه سال گذشته گواهي فعاليت صنفي ما توسط وزير به امضا رسيد. اين گواهي در تاريخ 2/3/86 به نام رييس هيات مديره انجمن به امضا رسيد.
درحقيقت از سال 63 تا 87 بعد از 24 سال آن آرمان و آرزويي كه داشتيم، تحقق يافت. من از دوستان و اعضا بر خلاف صنوف ديگر بسيار راضي هستم. علاقه خاصي به انجمن پيدا شده است. سال گذشته ما احساس كرديم كه جايي را براي انجمن نياز داريم. در يكي از جلسات هيات مديره تصميم بر آن شد تا نامه اي براي اعضا ارسال شود تا ببينيم اعضا چه كمكي مي توانند به ما بكنند. جواب بسيار اميدواركننده اي دريافت كرديم و در عرض يك هفته 50 شركت يكباره جواب مثبت خود را با ارسال پول به ما اعلام كردند. در بهترين زمان ممكن اين مكان براي انجمن خريداري شد چون درست بعد از خريد اين مكان قيمت ها به شدت افزايش پيدا كرد.

آيا همه اعضا به نسبت مساوي در خريد اين مكان مشاركت كردند؟
ما آن زمان گفتيم هركس به مقدار توليد كارخانه اش كمك كند. مثلا من اگر 26000 تن توليد دارم. 200 تومان به ازاي هر تن ظرفيت اسمي به اين كار اختصاص دهم كه اين براي من شد 5 ميليون و 200 هزار تومان. همه اعضا هم قبول كردند. در مكان جديد انجمن جلسات بسيار خوبي با سنديكاي كاغذفروشان، مركب سازها، نشاسته سازها و انجمن هاي ديگر داريم و تعامل مناسبي با اين تشكل ها داريم.
ما كار خوبي كه در انجمن مديران صنايع كارتن و ورق داريم اين است كه هيچ گاه با 5 نفر اعضاي هيات مديره جلسات را برگزار نمي كنيم. هميشه 5 شركت ديگر را هم به صورت دوره اي به عنوان ميهمان در جلسات هيات مديره دعوت مي كنيم. يعني به جز مجامع عمومي كه برگزار مي كنيم، اعضا در طول سال 2 بار هم در جلسات هيات مديره شركت مي كنند و پيشنهادات خود را به هيات مديره ارائه مي كنند.

انجمن مديران صنايع كارتن و ورق چه برنامه هايي پيش رو دارد؟
در آينده قصد داريم كميته هايي را در در انجمن تشكيل بدهيم. كميته اقتصادي و كميته فني. منظورمان از كميته فني اين است كه مسوولين فني كارخانجات را دعوت مي كنيم تا مشكلات فني كارخانه ها به بحث گذاشته شود. راجع به مركب يا نشاسته بحث كنند. نارسايي هايي را كه ايجاد مي شود بررسي كنند. در نهايت يك هماهنگي بين آنها ايجاد شود. با هم دوست شوند. اگر مشكلي پيش آمد بتوانند با تلفن مشكل را حل كنند. اين يك ديدگاه اصلي ماست. يك ديدگاه اقتصادي داريم. براي اينكه اگر مثلا من زماني نياز به كاغذي داشتم. به اين كميته اعلام كنم كه نياز به ماشين عرض20/2 با گرماژ 140 گرم دارم و اين كميته بتواند آن را به صورت قرضي يا به صورت خريد براي من تهيه كند و مشكل ما حل شود.
مساله ديگر، مساله قيمت گذاري است. يك كميته قيمت گذاري تشكيل خواهيم داد تا مشكلات را بررسي كند. نرخ ها را تنظيم كند. با مديران مالي چند شركت تماس بگيرد، آنها را دعوت كند. بحث كنند و چيزي را كه معقول و منطقي است، تعيين كند.
قيمت گذاري در كشور ما 2 نوع است. يكي از روي محاسبات است. يعني قيمت تمام شده و سربار محاسبه مي شود. قيمت تمام شده مشخص با يك سود عادلانه 10 تا 12 درصد، نرخ نهايي را شكل مي دهد. به نظر من اين بهترين نوع قيمت گذاري است. يك قيمت گذاري هم از روي عرضه و تقاضاست. قيمت گذاري بر اين اساس رقابت هاي ناسالمي را به وجود مي آورد كه براي كشور ما صحيح نيست. در حال حاضر بسياري از توليدات از صف خريداران كارتن خارج شده اند. چرا؟ به اين خاطر كه در يك مقطع قيمت كارتن افزايش پيدا كرد. توليدكننده ديد خريد كارتن برايش به صرفه نيست.
شما الان رب، دارو، رنگ و بسياري اقلام ديگر را ديگر داخل كارتن نمي بينيد. همه شرينك مي كنند. يك ورق كوچك مي گيرد، مي گذارد زير پلاستيك و شرينك مي كند و ديگر نيازي به كارتن ندارد. ما مخالف افزايش قيمت كارتن به اين حد هستيم. ما بايد تنظيم كننده قيمت كارتن باشيم. ما نبايد مشتريان خود را از دست بدهيم.
ما مي گوييم بسته بندي به معناي ظرف يا محافظي است كه سلامت كامل مظروف خود را در فاصله توليد تا مصرف حفظ نمايد و آن را از ضربات، صدمات، لرزش و فشار مصون دارد. وظيفه ما اين است كه كارتني توليد كنيم تا محتوي آن را سالم به مقصد برساند. دوم كيفيت اين كارتن و چاپ كارتن است. يك خريدار در 3 ثانيه اول جعبه و ظاهر جعبه را مي بيند. اگر جذاب و گيرا باشد، خريد انجام مي شود. در حال حاضر كارتن هاي بسيار خوبي مي بينيد كه قبلا در بازار وجود نداشت. در 4،5 سال پيش كارتن هايي كه جلوي مغازه ها يا داروخانه ها بود، كيفيت بسيار پاييني داشت. الان انجمن از دوستان و اعضاي خود مي خواهد كه از كاغذ با كيفيتي استفاده كنند و كارتن هاي مطلوبي توليد نمايند و ديگر شاهد اين نباشيم كه يك توليدكننده كارتن خود را از دبي خريداري كند. اينجا پر كند و دوباره به آن كشور ببرد.



چه عواملي روي كيفيت كارتن موثر است؟
كاغذ نقش اصلي را در توليد كارتن ايفا مي كند. كارتن يا مقواي كنگره اي خود از اتصال چند ورق انواع كاغذ به دست مي آيد. قبل از اين كه به بررسي چگونگي ساخت ورق كارتن بپردازيم ابتدا به بررسي جزء جزعوامل تشكيل دهنده ورق خواهيم پرداخت. اهميت كاغذ و فرآورده هاي كاغذي بر همه آشكار است. كاغذ وسيله اي است براي ثبت و ذخيره سازي و انتقال اطلاعات و مقدار زيادي كاغذ در صنايع بسته بندي مورد استفاده قرار مي گيرد. هر روز فرآورده هاي كاغذي جديدي به بازار مي آيد. در ايران عمدتا كارتن به صورت 3 لايه و 5 لايه و البته يك بحث جديدي هم روي 7 لايه وجود دارد كه عملا هنوز در ايران نديده ايم و در فلوت هاي مختلف توليد مي شود. فلوت ناي و كنگره هاي داخل دو لايه كاغذ است. ما دو لايه كاغذ بيروني و داخلي را كرافت مي ناميم. وسطي را مديوم يا فلوتينگ كه كنگره پذير است مي ناميم كه مي تواند شكل بگيرد. به نظر ما قدرت كارتن روي ناي ها يا ستون هاست. ناي به صورت عمودي است. اگر ناي به صورت افقي ساخته شود، در صورت اعمال بار بر روي آن خم مي شود. استفاده از كاغذ خوب كه از خمير بكر در آن استفاده شده باشد، به ازاي بيشتر شدن درصد خمير بكر در آن، قدرت كارتن بيشتر مي شود. رويه كاغذ بايد قوي باشد تا بتواند مظروف را به خوبي محافظت كند. اين كاغذ ها داراي گرم هاي مختلفي هستند. گرماژ سنگين آن 200، 170 و 160 است اما عمدتا براي رويه كارتن از كاغذ داراي گرماژ 140 يا 125 استفاده مي شود. فلوتينگ هم 125 يا 127 گرم در متر مربع استفاده مي شود. فلوت وقتي باز مي شود، نسبت به ناي و حركت هايي كه دارد Aفلوت، Bفلوت، Cفلوت و Eفلوت خوانده مي شود. اندازه گام ناي فلوت هاي مختلف را تعيين مي كند. يعني A فلوت، گام بلندي دارد. C فلوت كمي پايين تر است، B فلوت باز پايين تر است. يعني ترتيب آن A، C، B مي باشد.
البته فلوت هاي K و F هم داريم كه در ايران وجود ندارد.

آيا كوچك شدن اين گام ها باعث استحكام بيشتر كارتن مي شود؟
هميشه اين طور نيست. شرط اين است كه با كاغذ خوب توليد بشود. شما نمي توانيد با كاغذ بازيافتي، فلوت درست كنيد و مقاومت داشته باشد. شما يك پودر شوينده يا شكلات را در نظر بگيريد. داخل كارتن 10 كيلو محصول وجود دارد. 5 كارتن هم روي هم بگذاريد. روي هم 50 كيلو روي كارتن پايين فشار وارد مي شود. بايد مقاومت فلوت خوب باشد، كاغذ كرافت خوب باشد، گرماژ خوب باشد تا اين كارتن نسبت به آن مظروف و وزن مظروف مقاومت داشته باشد.
مثلا پفك وزني ندارد. مي شود با كاغذهاي ضعيفي هم توليد كرد. ولي فروشنده مي خواهد كارتن خوب، شكيل و با چاپ خوبي داشته باشد. وقتي كاغذ خوب است، چاپ هم خوب مي شود.

چاپ پذيري و نقش لايه چاپ پذير در ايجاد يك چاپ خوب و گيرا چه ميزان است؟
هر چه در توليد كارتن، كاغذ خوبي مصرف شود چاپ خوبي حاصل مي شود، كرافت هاي خارجي صيقل داده شده است. ولي كاغذهاي بازيافتي يا تست لاينر زمخت است، وقتي دست مي زنيد زبري آن مشخص است. وقتي اين كاغذ چاپ مي خورد، چاپ شكيلي در نمي آيد.
مركبي كه روي كاغذ بازيافتي مي نشيند، مي ريزد و پخش مي شود. كاغذي كه روي آن صيقل داده شده و كرافت شده است، كاغذ مطلوبي است و چاپ خوبي روي آن شكل مي پذيرد. مركب چاپ بايد داراي ويسكوزيته بالا باشد. در نظر بگيريد در 1 دقيقه، 250 كارتن چاپ مي شود، يعني در هر ثانيه 3 بار مركب مي ريزد. اگر خشك نشود اينها روي هم مشكل ايجاد مي كند.
يك ورق كارتن بيشتر از يك لايه كاغذ كرافت لاينر خارجي، يك لايه كاغذ فلوتينگ و يك لايه كاغذ كرافت داخلي تشكيل شده است.
بيشتر كارتن توليد شده داخل كشور 3 لايه است.
تعداد لايه هاي كارتن بستگي به كاربرد كارتن در بسته بندي محصولات مختلف دارد. از آنجا كه در توليد اجزاي كارتن از كاغذ و مقوا و خمير كاغذ استفاده مي شود بهتر است توجهي به تعريف اين مواد انجام دهيم.
كاغذ صفحه اي است با ضخامت معين و ثابت كه پس از خارج شدن آب از سوسپانسيون الياف سلولزي به دست مي آيد.
خمير كاغذ ماده اي است كه براي ساختن كاغذ مصرف مي شود و معمولا الياف خمير خواستگاه گياهي دارند. اما در موارد ويژه اي از الياف حيواني، معدني يا سنتزي نيز استفاده شده است و مي شود. خميرهايي را كه از آنها براي تبديل ساير فرآورده ها استفاده مي شود، خمير حل شونده مي گويند.
چوب هاي كاج سوزني بهترين خمير را دارد وداراي الياف بلندي است، از چوب درختان صنوبر هم استفاده مي شود. بلندي و كوتاهي الياف مهم است. معمولا مي گويند از 3 كيلو چوب 1 كيلو خمير به دست مي آيد. بعضي وقت ها هم از باگاس نيشكر خمير درست مي كنند و از آن كاغذ مي سازند. كارتن هايي را كه ما توليد مي كنيم از جلوي مغازه ها و اداره جات جمع آوري مي كنند، به كاغذسازي هاي بازيافتي مي رود و آنجا دوباره تبديل مي شود به كاغذ اگر كاغذ.
خمير بازيافتي را با خمير خام تركيب مي كنند مثلا به نسبت 80 درصد به 20 درصد. به اين خمير تست لاينر گفته مي شود.
نياز جامعه ما به كارتن معلوم شده است. امتيازي كه كارتن دارد اين است كه سلولزي است و با محيط زيست سازگار است. در مقام مقايسه با كارتن پلاست، از قيمت پايين تري برخوردار است و آلودگي زيست محيطي به دنبال ندارد. به عنوان زباله به دليل خواستگاه سلولزي و گياهي آن با همراهي خاك و آب تخريب شده و وارد چرخه طبيعي مي شود.
بازيافت كارتن ساده است و استفاده مجدد از آن موجب كاهش آلودگي هاي محيط زيستي مي شود. از بازيافت كارتن مي توان دوباره كاغذ و در نهايت كارتن توليد نمود اما كارتن توليدي درجه 2 و درجه 3 خواهد بود. الان در كشور ما در سال، حدود 300 هزار تن از اين كاغذهاي بازيافتي براي توليد كارتن مصرف مي شود. براي توليد كارتن. در حقيقت دوباره در چرخه توليد تبديل به كارتن مي شود.
هر چه قدر ما كاغذ خوب و با كيفيت بالا وارد كنيم، اين كاغذ بازيافتي هم از كيفيت خوبي برخوردار مي شود. اين ها در 2 يا 3 مرحله الياف را از دست مي دهد و پنبه مي شود. بايستي كاغذهاي خوبي وارد شود. برخي از اين بازيافتي ها با شركت هايي مثل ايران خودرو قرارداد مي بندند. مي روند كارتن هايي را كه ايران خودرو از خارج آورده است را مي خرند كه با خمير خودشان مخلوط كنند تا كمي كيفيت شان بالا برود.

آيا برنامه اي براي بازيافت كارتن هاي توليدي اعضا توسط انجمن وجود دارد؟
خود شركت هاي كارتن سازي بازيافت نمي كنند.
ضايعات چند نوع است. سنديكاي كاغذسازها اين كارتن هاي توليدي را جمع آوري مي كنند و تبديل به كاغذ مي سازد.
ضايعات ما در 3 ايستگاه تقسيم مي شود.
يك بخش ضايعات كاغذ، قبل از توليد است. در گمركات و در حمل و نقل. وقتي ليفتراك يا جرثقيل بر مي دارد و حمل ونقل مي شود، پارگي هايي به وجود مي آيد. ما اين را ضايعات قبل از توليد كاغذ مي گوييم. يعني ضايعات مواد اوليه ما است. يكي هم ته رول است. وقتي به آخر مي رسد به رول چسبيده است. در نتيجه ته رول و سر رول كاغذ جزء ضايعات كارتن سازي نيست، ضايعاتي است كه در حقيقت به آنها تحميل شده است. و باز هم مربوط به ضايعات مواد اوليه است. يكي هم ما براي Trim توليد يعني تركيب توليدمان ناچارا ضايعات داريم.
مثلا عرض ماشين ما 2 متر، 20/2 يا 40/2 است بايستي اين را پر كنيم. وقتي عرض كارتن شماره 60 است. 3 تا عرض 60 بزنيم، مي شود 180. من مجبورم براي آن 20 سانت يك تركيبي پيدا كنم.
پس 2 تا 60 مي گيرم، يك 70 هم مي گيرم. مي شود تركيب خوب من. و يك ضايعات مختصري براي خودمان در نظر مي گيريم. در حدود 5/2 درصد.
كناره هاي كاغذ بايد سورت بشود و تميز شود تا كارتن خوبي در بيايد. و 1 سانت از هر طرف برش مي شود. بعضي وقت ها هم به دليل رطوبت، حرارت يا عوامل ديگر مثلا 20/2 مي شود 19/2.
اين ضايعات حين توليد است.
يك ضايعات هم مربوط به چاپ است. شركت هاي بزرگ چون تبديل هم داريم، فرآيند چاپ هم انجام مي دهيم.
چاپ هم مشكلاتي دارد. احتمال دارد بعضي جاها چسب نخورده باشد يا پارگي داشته باشد. چند تا اول موقع آزمايش ضايعات مي شود. بعضي وقت ها كاغذ در ماشين چاپ قوس بر مي دارد، و از ماشين چاپ رد نمي شود. هر شركتي مي خواد ضايعاتش را كم كند. اگر من سال گذشته 2/6 درصد ضايعات داشتم امسال مي خواهم 5 درصد ضايعات داشته باشم. و مي خوام 2/1 درصد ضايعات را كاهش بدهم اين موفقيت من است. نمي توانم مواد اوليه ام را ضايعات كنم يعني كاغذي را كه 800 تومان پول دادم نمي توانم 120 تومان به عنوان ضايعات به فروش برسانم.
وقتي ما در مجموع ايران 650 هزار تن توليد در سال داريم و اين ها 5درصد، 6 درصد ضايعات هم داشته باشند. مي شود 40 هزار تن، 40 هزار تن مواد اوليه يك كارخانه بازيافتي هم نيست. اين ها بايستي محصولاتي كه ما مي فروشيم و به فروشگاه ها و مغازه ها و داروخانه ها مي رود. اين ها اين كارتن ها را جمع مي كنند از سطح كشور و چيزي در حدود 300 هزار تن را براي بازيافت در سال جمع آوري مي كنند.
ضايعات كارتن سازها عددي نيست يعني با 6-7 درصد ضايعات حداكثر 40 هزار تن ضايعات كارتن سازها است.
شورا و سنديكاي كاغذسازان كارتن توليدي ما را جمع آوري مي كند و نياز ما را براي كاغذ تامين مي كند. چون اين ها مواد اوليه كارتن سازي ها است و بايد جمع آوري كنند.

در مناطق مرطوب ايران آيا كارتن جوابگو هست يا خير؟ (عسلويه)
25 سال پيش كاغذهاي كرافت وارد مي كرديم كه آنها را در محوطه باز انبار مي كرديم. مثلا 10 هزار تن از اين كاغذها را در يك محوطه باز انبار مي كرديم. رويش باران مي گرفت. برف مي باريد، و هيچ تاثيري روي آن نداشت.
كسي كه كاغذ كرافت خمير صيقل داده بگيرد، كارتن از بين نمي رود. وقتي ما بيائيم با يك كاغذ ضعيف يا كاغذي كه تويش خمير نيست كارتن توليد كنيم، مشخص است كه كارتن تحت رطوبت از بين مي رود.
شمال كشور و كشورهاي ديگر هم مرطوب هستند ولي كارتن هاي ما مشكلي ايجاد نمي كند. مشتري بابت آن كارتن خوب پول مي دهد چون مي داندكاغذ كرافت خارجي هزينه هاي خودش را دارد. كاغذ داخلي نيست. يا كاغذ بد خارجي استفاده نشده است. كاغذ تست لاينر خارجي هم وارد كشور مي شود. آن هم كيفيت پايين دارد. كيفيت كاغذ كرافت و فلوت خوب كه دوام كارتن است در كيفيت كارتن نقش اصلي را دارد.
من الان مي توانم كاغذي به شما نشان بدهم كه فرانسوي يا سوئدي است و مي توانيد آب بگيريد رويش. هيچ نفوذي نمي پذيرد. اين كاغذها هم وجود دارد ولي چون قيمت بالايي دارد، مصرف كننده و مشتري نمي تواند هزينه آن را بپردازد.
ما كاغذ خوبي داريم كه از فرانسه مي آيد و گران است.
ولي كاغذهايي كه از آسياي جنوب شرقي مي آيد، اصلا خمير ندارند يا كم خمير دارند. مثلا 20 درصد دارند. مصرف كننده نبايد انتظار دوام بالايي از آن داشته باشد.
كاغذ كرافت لاينر از 80 درصد خمير بكر و 20 درصد الياف بازيافت شده ساخته شده است. يك كرافت لاينر بايد حداقل 80 درصد خمير vingin داشته باشد. ما كاغذ برزيل داريم كه 100 درصد خمير vingin دارد. و كرافت است.
كاغذها متفاوت هستند ولي خوب مشتري مي گويد من نياز به كاغذي كه 80 درصد خمير دارد ندارم. 20 درصد هم داشته باشد براي من كفايت مي كند. ما هم چنين كاغذي مي آوريم و تحويل مي دهيم. چون به آن اندازه پول مي دهد. براي 20 درصد خمير پول مي دهد مشكلش حل مي شود.
اما وقتي بحث صادرات مي شود، ما از طريق انجمن خواهش مي كنيم از دوستان حتما از كاغذ كرافت استفاده كنند چون آبروي كشور ما مطرح است. حتما بايد از كاغذ كرافت خوب استفاده شود. وقتي اين كارتن ها به عراق، افغانستان مي رود، آنها روي مواد اوليه ما صحبت مي كنند. مي گويند ايران هم همچنين كارتني دارد. پس مي تواند بدهد. اما اگر ما با كاغذ بازيافتي يا تست لاينر بفرستيم به خاطر اين كه سود بيشتري ببريم با مشكل جدي روبرو مي شويم. فروشنده مشكلش را حل مي كند ولي بر مي گردد به جامعه صنفي ما و بازار و مشتري مان را از دست مي دهيم. ما حداقل در امر صادرات با آبروي مملكت و كشرمان بازي نكنيم. بيائيم بهترين كاغذ را توليد كنيم و در اختيارشان قرار بدهيم.
وقتي جنس خوب بدهي، پول خوب هم دريافت مي كني.


ميزان صادرات ما در چه وضعيتي قرار دارد ؟
مجموعا در سال گذشته بهتر بود. امسال آمارش را ندارم. سال گذشته را هم آمار دقيقي ندارم ولي فرك مي كنم چون معمولا پودر و شوينده و تخم مرغ و از اين قبيل به عراق و حاشيه خليج فارس و افغانستان مي رفت.
ما به صورت غير مستقيم صادرات داريم.
اهداف هيات مديره انجمن اين است كه كارتن خوب به دست مشتري برسانند. قيمت مناسبي ارائه كنند و تا جايي كه مي توانند در بازارهاي صادراتي كيفيت خوبي را ارائه دهند.
شايد آن خريدار متوجه نباشد. البته متوجه كه هست اما به خاطر ارزان بودن، نبايستي كشور خودمان را فداي سود كنيم. ما وظيفه داريم در سفارشاتي كه مي دانيم صادراتي است يعني يا عربي و انگليسي بايد چاپ شود روي كارتن، وظيفه داريم دقت بيشتري كنيم. پولش را بگيريم. بايد بگوئيم اين كيفيت اين قيمت را دارد. من به دوستان هم مي گويم. اگر من بگويم ندارم. همكارم هم بگويد ندارم. مشتري مجبور مي شود كيفيت خوبي را تهيه كند. اين يك كمك است، انجمن توانسته است به امر صادرات وحفظ بازار كمك كند.

براي مظروف خاص كارتن خاصي را پيشنهاد مي كنيد؟
حتما متفاوت است، كاغذش فرق مي كند، گرماژش فرق مي كند. گرماژ خيلي مهم است.
اگر علاقه مند باشد ما مشاوره فني ارائه مي كنيم. معمولا شركت هاي بزرگ كه صادرات دارند حتما يك مشاوره مي گيرند. براي داخلي ها هم مي آئيم آن را مقرون به صرفه اش مي كنيم. مشتري مي آيد مي گويد من اين محصول را توليد مي كنم شما يك قيمت كارتن براي من در بياوريد. وقتي كارتن طول و عرض و ارتفاعش فرق كند، ما سطحش را در نظر مي گيريم، قيمتش فرق مي كند. ما مي گويم شما به جاي اين كه اين طوري بچيني، بهتر است اينطوري بچيني. استحكام در يك متر مربع سنجيده مي شود.
در كارتن هاي بزرگ مثل كارتن هاي يخچال استحكام مطرح نيست اما ايستايي، شكيل بودن و چاپ خوبي بايد داشته باشد.
اختلافات كيفيت با كشورهاي دنيا مثلا در مورد كارتن هاي لوازم كامپيوتر يا پرينتر به ويژه راجع به چاپ الان 4و 5 سال است دوستان تصميم گرفتند چاپ شان را عوض كنند. يعني از آن حالت يك رنگ و دو رنگ در آمدند و به 4 رنگ و 5 رنگ روي آوردند و ماشين آلات خوب خارجي همكاران ما آورده اند. و واقعا هم جاي تشكر دارد و سرمايه گذاري هاي بزرگي انجام دادند. شما در يكي دو سال آينده، الان هم مي بيند ولي چون كم است هنوز به چشم نمي آيد، شاهد كارتن هاي چهار رنگ خوبي خواهيد بود.
البته چاپ هاي 4 رنگ با كيفيت پائيني كه مي بينيد. ناشي از كاغذ مورد استفاده، مركب مورد استفاده و به ماشين هم بستگي دارد.
ماشين چاپ خيلي تفاوت دارد. ماشين هاي اروپايي، ماشين هاي بسيار گران و ماشين هاي بسيار خوبي هستند. با آن ماشين هاي خوب بايستي با كاغذهاي خوب چاپ كرد. اگر با ماشين خوب 3 ميلياردي بيائيد روي كاغذ تست لاينر يا بازيافتي چاپ كنيد، جواب نخواهد داد. يا بيائيد با آن ماشين خوب، جوهر ضعيف كم ويسكوزيته استفاده كنيد، جواب نخواهد داد.
اين فرهنگ سازي مي خواهد، ما شروع كرديم. يك مقدار اين كار چون دست زياد شده است و رقابت ناسالم زياد شده است. ما كه نمي توانيم مامور بريم به يكي از اعضامان بگوئيم چرا اين كار را مي كني. ولي در جلسات صحبت مي كنيم، بحث مي كني وقتي مي بينيم.
ما فعلا برنامه مان را ارشادي تنظيم كرديم. شايد در آينده آيتم هاي ديگري را در نظر بگيريم ولي فعلا جنبه ارشادي داريم.






الان دستگاه هاي چاپ شما چند رنگ هستند ؟
ما الان 3 تا 2 رنگ داريم و يك چهار رنگ خريديم كه الان نزديك بندرعباس است. ما در ماشين آلات مان تغييراتي داديم. مقواسازي مان را تغيير داديم. Cutoff هايمان را تغييرات داديم. Stocker هايمان را تغيير داديم به هر حال نياز است.
ما دوستان را حتي تشويق كرديم بروند interpack ، بروند Drupa و نمايشگاه ها را بروند ببينند چه ماشين آلاتي هست، تشويق شان مي كرديم كه ببينند. حداقل 4 و 5 نفر را جمع مي كرديم كه با هم برويم آنجا. بعضي ها را تشويق مي كرديم كه بيائيد در گروه ما با هم برويم ببينيم.

چسب هاي مورد استفاده چه نقشي در كيفيت كارتن دارند ؟
چسب فقط كارتن را توليد مي كنند و مهم است كه لايه هاي كارتن از هم باز نشود. نشاسته ذرت، سيب زميني و گندم مورد استفاده قرار مي گيرد. سال هاي قبل z4 استفاده مي كرديم از آلمان وارد مي كرديم. نشاسته آماده بود، و فقط با آب مخلوط مي كرديم و استفاده مي كرديم. اما فرمول هايش تغيير كرده است و بايد مواد مخلتفي اضافه كنيم. نشاسته اي كه از گناباد مي آيد با نشاسته اي كه از جاي ديگر مي آيد فرق مي كند و آدم فرمولش را از دست مي دهد. آن جا 2 كيلو سود كالت مي ريختم. اين جا هم 3 كيلو مي ريزم مي بينم جواب نمي دهد. شايد برراكس را 3 كيلو مي گرفتم بهتر مي شد. و همه تركيبات متغير مي شود. مخصوصا مواقع ضروري كه آدم نياز دارد. مثلا يك شركت نمي فرستد مجبور است از يك شركت ديگر تهيه كند. در اين گير و دار به فرمول هاي متغير هم بر مي خورد. ولي چسب هاي نشاسته آماده بسيار خوب است. بعضي ها ادعا كرده اند كه ما چسب نشاسته آماده داريم.
متاسفانه نشاسته اي كه از يك شركت هم مي گيريم يكنواخت نيست و اختلاف دارد. مثلا گندم يك محل با محله ديگر فرق دارد. اين ها صنعتي نمي دهند كه بسازد برايشان، اينها خريد مي كنند. حتي طعم و مزه اش هم از شهري به شهر ديگر متفاوت است ولي انتظار داريم كه حداقل فرمول هاي جديد را به ما بدهند.

بازار موجود و مشكلات را چگونه ارزيابي مي‌كنيد ؟
بازار فعلا بازار خوبي نيست و شل است.
يكي از مشكلات بانك ها هستند. خيلي شركت هاي زنده و كساني ك مي خواهند حركت كنند در فكر پروژه و توسعه هستند. اين فكر توسعه و پروژه نياز به سرمايه در گردش دارد. اين سرمايه در گردش از فروش خوب به دست مي آيد توليد ثروت مي كند و كمكي از طريق بانك ها تزريق مي شود به صنايع و اين ها مي توانند جان بگيرند و كارشان را ادامه بدهند. وقتي شما يك پروژه اي را راه انداختيد و كسي كه به شما قول داده كمكتان كند، كمكي نكند شما دلسرد مي شويد بعد برنامه ات به هم مي خورد. آن مقدار پولي كه ريخته بودي تا نتيجه بگيريع نتيجه نمي گيري. يعني هم چيز ناقص است.
تا اينجا مثلا 2 ميليارد خرج كردي، 1 ميليارد هم نياز داري خرج كني تا به نقطه سوددهي برسي و 2 ميليارد هم بلوكه شده. از طرف ديگر مشتريان شما هم كه با شما قرارداد بستند با مشكل روبرو هستند و نمي توانند به تعهدات خودشان عمل كنند. وقتي مشتريان هم نمي تواند از بانك وام بگيرد و به موقع پولش را بدهد نه آن ؟؟ رويش مي شود از من تقاضاي جنس كند و نه من به ان جنس مي دهم. در نتيجه من ترجيج مي دهم توليد را كم كنم تا اين كه بفروشم.
يك كمك دولت اين بود كه اگر به بانك ها اجازه مي دادند به صورت آزاد و كنترل شده. من هم اعتقاد دارم برخي افراد وام گرفتند و به جاي اين كه وارد صنعت بشود جاي ديگر هزينه كرده اند. آنها را بايد شناسايي و محكوم بشوند و جريمه كنند.
ببينيد طرف براي ماشين آلات رفته گرفته، حمل شده، اسناد حمل دستش است، كشتي در راه است. پول واريز شده، خود نماينده بانك در كشور خارجي پرداخت كرده است. من كه مي خوام پول را واريز كنم پول ندارم واريز كنم. اين بايستي به من كمك كند چون خودش پول را داده به آن طرف. من 25 درصد اول پيش پرداخت كردم. 75 درصد در زمان واريز است. طرف جنس را تحويل كشتي داده است. اسنادش را آماده كرده استع داده با بانك و پولش را گرفته است. و آن را نماينده بانك من داده است.
75 درصد مانده است شما چه مشاركتي به من مي تواني بكني. مي گويد بانك ها قفل است. من كاري نمي توانم انجام بدهم.
اگر اين ها دقت شود، پول جاي ديگر نمي رود.
من شركت هايي مي شناسم ك فونداسيون را هم آماده كردند، ماشين هم رسيده بندرعباس اما پول ندارند بدهند اين يك طرف قضيه است و كوچك هم نيست.
گران كردن وام باعث توقف توليد مي شود. ببينيد توليد است كه ثروت مي آورد، توليد است كه پول به وجود مي آورد. در كل دنيا براي توليد يك اهميت خاصي قائل هستند. اهميت خاص يك كمك خاص هم مي خواهد. عقيده من اين است. كه بانك مثل بيمارستان مي ماند. مني كه توليد كننده ام يك روز مريض مي شوم گرفتار مسائلي مي شوم. خداي نكرده آتش سوزي مي شود، خداي نكرده قسمتي از دستگاه هم خراب مي شود.
سيلندرم خراب مي شود، ساختمانم مي ريزد. مشكلاتي ايجاد مي شود براي من، اينجا است كه او بايستي بياد به كمك من وقتي به من كمك كرد، معالجه كرد، راه انداخت و توانستم ادامه توليد بدهم. اين به نفع كشورم است. ماليات مي دهم با بيمه مي دهم، كارگرم اشتغال پيدا مي كند.
ما يك طرحي داشتيم كه 15 نفر كارگر اضافه كنم. هي امروز، فردا مي كنم. ماشيني وارد مي رسد. هنوز نتوانستيم كارگر بگريم. معلوم نيست بتوانيم اين كار را بكنيم شايد تا 6 ماه هم طول بكشد. ما چقدر جريمه بدهيم چقدر سود بانكي بدهيم. من هم انتظار داشتم مشتري ام به من كمك كند، مشتري ام هم انتظار داشت در نتيجه بانك يك عامل است كه نمي شود انكارش كرد.
دوم ما نظرمان اين است كه به هر حال اقتصاد ما يك مقدار بيشتر وابسته است. من بايستي از خارج كاغذ بياورم. مثلا الان كشوري به اين بزرگي در ايران يك توليد كننده كرافت ندارد. چوكا يك روز براي توليد كرافت تاسيس شده بود. الان نمي تواند كرافت توليد كند. چه كار كند، تست لاينر توليد مي كند.
هم ناچاريم كه كرافت وارد كنيم. اين صحيح نيست. دولت يا بخش خصوصي با حمايت دولت بايد يك كارخانه توليد كرافت راه اندازي مي كرد تا نياز ما تا اين حد واردات نباشد. اهداف روي بحث نانو است آنجا كه سود بيشتري باشد. كاغذ را گذاشتند كنار.
مازندران دارد فلوت توليد مي كند. چوكا بايد كرافت توليد مي كرد. 10 سال هم توليد كرد. الان چون برايش صرف نمي كند و نتوانسته ماشين آلاتش را عوض كند، تغيير شغل داده است.
ركور حاكم بر صنايع كارتن و ورق و تغيير در روند بسته بندي و جايگزيني و يك انواع بسته بندي مانند شرينك كارتن پلاست و ساير موارد وضعيت صنايع كارتن و ورق را تحت تاثير قرار داده است و محدود بودن سطح تقاضا و عدم رشد مناسب صنايع همگام با افزايش واحدهاي توليدي كارتن، عملا فعاليت كارتن سازي ها را با ظرفيت خاصي مواجه ساخته است. هيچ كس با ظرفيت اسمي كارخانه خود توليد نمي كند.
ولي كارتن سازي زياد شده است. ما حتي به وزارت صنايع نامه نوشتيم. در سال 85 كسي كه مي آيد سرمايه گذاري مي كند در اين صنف، يك سر بيايد انجمن ما راهنمايي اش كنيم كه به غير از شما 100 تا كارتن سازي ديگر هست كه 50 درصد ظرفيت خودشان را هم نمي توانند پر كنند. برو جاي ديگر سرمايه گذاري كند. الان نياز كشور به يك كاغذسازي كرافت خوب هست. حتي فلوتينگ. فلوتينگ در كشور ما 100 هزار تن 85 هزار تن توليد مي كند ولي نياز ما به 160 هزار تن است. 2 برابر اين فلوتينگ فعلا نياز است. ما براي 10 سال آينده يا براي 1404 نياز به 300 هزار تن فلوت خواهيم داشت. از حالا بايد پيش بيني ها شود.
كارتن سازي ها كه نمي توانند اين كار را انجام بدهند، كاغذسازي ها بايد اين كار را انجام بدهند. كشور ما نبايد كرافت سازي داشته باشد.
از طرفي علاقه مصرف كنندگان كارتن به تنوع و كيفيت مطلوب بيشتر شده و اين موضوع نشان دهنده علاقه مندي به جذابيت و تنوع در توليد كارتن را دارد و اين اساس با توجه به ماشين هاي قديمي و فرسوده با كارتن سازان به ناچار در فكر تغييراتي در ماشين آلات خود هستند. چاره اي ندارند. اگر ماشين آلات خود را عوض كنند فردا آن 40 درصد ظرفيت شان را هم نمي توانند توليد كنند.
سال گذشته كاغذسازي ها 6 بار افزايش قيمت دادند تا آخر سال. من در يك جلسه به شوراي كاغذسازان گفتم، هر 45 روز يك افزايش قيمت دادند. امروز گرفتار مشكلات شده ايم. نه آنها مي توانند بفروشند نه ما مي توانيم بخريم. چرا كه مشترياني كه از ما كارتن مي خريدند هم از ما دور شدند.
به كاغذساز مي گفتيم ما رفتيم قرارداد بستيم. ما طبق سفارش توليد مي كنيم. كاغذساز مي تواند توليد كند، بگذارد ؟؟؟؟. اما من بايستي سايز و اندازه و ابعاد و رنگ و 3 لا و 5 لا را بايد بگيريم از مشتري.
هر لحظه بايد من سفارش بگيرم توليد كنم. چون سفارش مي گيرم، مي روم قرارداد مي بندم. وقتي قرارداد مي بندم نمي توانم هر سري تغيير بدهم قرارداد را. اين تغييرات متعدد باعث مي شود، مشتري زده شود و به من بگويند آقا شما ثبات نداريد. من فاكتور شما ر نشان مي دهم، فاكتور همكار شما را نشان مي دهم. آن هم مي رود فكر مي كند و مي گويد ولش كن.
الان تمام دستمال كاغذها در يك پلاستيك بزرگ دستمال ها را مي ريزند و پشت وانت ها حمل مي شود به مراكز پخش و فروشگاه ها. كتاب هم ديگر شرينك شده است. اين ها باعث مي شود مشتريان كم كم از كارتن دور شوند. افزايش بي رويه قيمت كاغذ و سود ناعادلانه باعث دور شدن مشتريان از كارتن مي شود. سود عادلانه را در اين كشور 12 درصد مي دانم. در گذشته كارتن سازها شايد 12 درصد هم سود نبردند شرايط طوري بود كه نمي توانستند سود ببرند. ولي دوام پيدا كردند. اقتصاد پول مي خواد، توليد پول مي خواهد. كساني كه با پول خودشان ايستاده اند دوام پيدا مي كنند.
ما در انجمن كاري كه كرديم اين است كه بد حساب ها را به هم معرفي مي كنيم. يك ليست بد حساب داريم 100 نفر به همه اعضا هم نوشتيم. سايت انجمن در حال راه اندازي است، سه شنبه آينده راه اندازي قطعي اش را اعلام مي كنيم. دنبال نشريه هستيم. كه اخبارهاي داخلي انجمن را منتشر كنيم درقالب دو هفته نامه، فصل نامه در حال گرفتن مجوز هستيم. اطلاعاتي از كارتن سازها به هم بدهيم.
در حال تاسيس تعاوني براي اعضا هستيم. اين ها اهداف ما هست. سايت و نشريه و تعاوني و كميته هاي تخصصي يك كميته حل اختلاف هم راه اندازي خواهد شد.

رقابت ناسالم بين اعضا وجود ندارد؟
من فكر مي كنم در صنف ما كمتر است. نمي شود گفت نداريم. وجود دارد. مخصوصا شركت هاي جديدالتاسيس جديد وارد بازار شده اند، سرمايه گذاري كرده. من رفته بودم اروميه. فهميدم يك نفر از تهران رفته اروميه كارتن فروخته از اعضاي ما هم هست. من هر چه فكر كردم به قيمت كاغذش نفروخته بود. كار من اين است و قيمت گذاري را بلدم. وقتي جمع كردم گفتم اشتباه كرده است. به قيمت كاغذش هم نفروخته است. زنگ زده بود، جواب گرفته بود كه نه آقا ما مي خواهم رقابت كنيم. اين رقابت نيست. اين خودكشي است.
ما مي رويم آنجا فلان شركت را زمين بزنيم. مگر من با آن پدركشتگي دارم. تو در محوط خودت هم به فروش سود برده اي. كرايه حمل ونقل را مي دهد. پول كليشه و چاپ را هم مي دهد. مواد را هم كه به قيمت مي خرد. اين خودكشي است ديگر. مشتري يك بار مي خرد، جا مي افتي، قيمت را ببري بالا، مشتري مي گويد چه خبر است چه اتفاقي افتاده است. به هر كسي ارزان بدهي مي خرد. به من هم كاغذ را ارزان بدهند. مي خرم.
ببين رقابت سالم كيفيت را بالا مي برد، سطح معلومات را بالا مي برد، مشكلات را مي شناسيم. ولي رقابت ناسالم استرس ايجاد مي كند. زيان به همديگر مي رسانيم. خودمان ضربه مي بينيم. اعتبارمان از بين مي رود. اعتبار كسي كه باهاش مقابله مي كنيم از بين مي رود.
مثلا من كارتن را 300 تومان دارم مي فروشم به يك مشتري كه 30 سال است دارد از بن خريد مي كند. يكي از اين شركت ها مي رود مي گويد من 280 تومان مي فروشم. اين عدد براي مشتري خوب است اما براي من يعني ضرر. مشتري مي گويد يعني عظمي 30 سال است دارد سر من كلاه مي گذارد.
حالا اگر من پول داشته باشم پيش ايشان، پول را نمي دهد. آخر سر مي گويد فكر نمي كني سال هاي گذشته به من قيمت گراني دادي، يك تجديد نظر نمي خواهي بكني.
اين را مي گويند ناسالم.
اهداف اصلي ما هماهنگي و كار دسته جمعي كردن است. ورق سازها اختلاف داشتند. جمع كرديم و اختلافات را حل و فصل كرديم. وقتي يك انجمن متولي يك صنعت مي شود، نمي شود انكارش كرد. بايستي احترام گذاشت.
هر فعاليت گروهي و دسته جمعي جواب داده است.
ديدگاه من طوري است كه دوست دارم كار دسته جمعي انجام شود.

برگزاري يك نمايشگاه تخصصي راجع به كارتن را تا چه حد ضروري مي‌دانيد ؟
والا علاقه داريم. امسال ما با آقاي غضنفري صحبت كرديم. ما عنوان كرديم كه مي خواهيم جدا از صنايع چاپ نمايشگاه را برگزار كنيم. چون بعضي وقت ها ما ديديم كه به ما توهيني شده است. چاپ و بسته بندي اصلا كلمه بسته بندي اش را نمي آورند در صحبت هايشان. در افتتاحيه هايشان توجهي به بسته بندي نمي شود.
ما گفتيم مي خواهيم به صورت مستقل نمايشگاه را برگزار كنيم براي صنايع كارتن و ورق. اين ها گفتند زمانش گذشته است. بعد ما گفتيم برويم يك جاي ديگر فضايي را در اختيار بگيريم. براي خودمان در مهر ماه يا آبان ماده كه فصل مناسبي است يك نمايشگاه برگزار كنيم.
در اين زمينه در حال مطالعه هستيم. ولي واقعيت اين است كه هنوز به نتيجه نرسيده ايم. چون مثل اين كه مجوز جداگانه اي مي خواهد. ما گفتيم مثلا استاديوم آزادي يك جايي را به ما اجاره بدهد، صنايع بسته بندي را آنجا برگزار كنيم. تخصصي فقط كارتن و ورق باشد. ولي آقايان هنوز به نتيجه نرسيده اند ولي به هر حال مي رسيم يك روز به اين مساله. دوستان ما هم علاقه نداشتند امسال شركت كنند و شايد هم كم شركت كنند. چون واقعا استقبال نشد از اين ها در سال گذشته. نه تبليغاتي بود نه اطلاع رساني بود سالن، سالن خوبي نبود. نه كه سالن 35 سالن خوبي نباشد، امكانات، امكانات خوبي نبود. مهمانان ما اذيت شدند زحمت افتادند.
من ميهماني داشتم كه كراوات زده بود. جلويش را گرفته بودند. من مهمان خارجي دارم نمي توانم كه بهش بگويم كراوات نزن. يا خانم هايي آمده بودند مي خواستند دستشويي بروند، مشكل داشتند. ما خودمان مي دانستيم آنجا چقدر كثيف است، چطوري مي توانستم بفرستمشان.
نمي گويم سختي نداشت ولي مي توانست حل شود، با پول مي توانستند 4 تا كارگر بگذارند، آب را بگيرند راه را باز كنند. يك بشكه بگذارند، يك منبع بگذارند. به هر حال پول گرفته بودند بايد امكانات را فراهم مي كردند.
در نمايشگاه هاي تخصصي تغييرات را حس مي كنند مي توانند كيفيت را مقايسه كنند.
آخه من نمي دانم كشباف بايد بيايد براي ما سالن بگيرد. اين صحيح نيست ما نامه نوشتيم.چرا به ما اجازه نمي دهند به آنها مي دهند ما نگران اين هستيم

 

منبع:مجله فناوری و توسعه صنعت بسته بندی


[بازگشت به فهرست]
طبقه بندی شرکتها:
اعضا جدید: ● فرادید   ● مهراوران   ● شرکت صنایع مهان کاغذ سرکان   ● صنایع بسته بندی آراسنج البرز   ● آرتمن تجارت آکام
تبلیغات متنی
چاپ و بسته بندی ایرانیان پک ورق و کارتن گاتا
تجارت پردازان بهاران  مهرآیین پارس
کاغذ گستر فدک کارتن میهن
مهان کاغذ سرکان تاو کاغذ ارس
صنایع بسته بندی آراسنج البرز پیک فراز
کیان الماس الموت کارتن گلزار
ورق و کارتن سیمرغ هیرمند سوپرارزین
صنایع چوب و کاغذ مازندران دیبای شوشتر
گروه صنعتی مومنین کاغذ لطیف
سایان گستر ایرسا کاغذ سازی کاوه
  مقوای یاران
سایان سلولز ایساتیس فولاد کاوان
پیشگامان نوین تجارت آوید مهبد کاغذ فردا
گروه صنعتی بلور کاوه مهان کاغذ سرکان
صنایع چوب و کاغذ ایران آرمان سلولز یزد
پارس کاغذ مشهد کارتن محمد دزفول