کد مصاحبه:
۶۲
- تاریخ درج:
۱۳۸۷/۰۳/۰۸
- مشاهده:
۲,۲۱۲
علی شجاعی صائین در گفتگو با تازه ترین شماره كتاب ماه كودك و نوجوان، نظر خود را درباره رشد ترجمه، كمبود آثار فاخر تالیفی و راهكارهای دولت برای جهت دادن به تولیدات ادبی بیان كرده است. بخشی از این گفتگو در زیر می آید.
گروه فرهنگ و ادب: علی شجاعی صائین در گفتگو با تازه ترین شماره كتاب ماه كودك و نوجوان، نظر خود را درباره رشد ترجمه، كمبود آثار فاخر تالیفی و راهكارهای دولت برای جهت دادن به تولیدات ادبی بیان كرده است. بخشی از این گفتگو در پی می آید.
- علی شجاعی صائین: ... طبیعتا تولید فكر در كشورمان در شرایط كنونی شاید قابل مقایسه با خیلی از كشورهای دیگر نباشد. در بعضی شاخه ها حتما از ما پیش اند، ولی فكر می كنم ما در جایی حتی از داشته های خودمان هم غافل مانده ایم. ما كارهای تالیفی ضعیفی داریم كه در كشور چاپ می شوند و تعدادشان كم هم نیست اما تالیفات خوب هم كم نداریم. آیا برای همانها اقدام كرده ایم؟ ضمن اینكه هر جا چیزی نداشتیم، دال بر این نیست كه نمی توانیم. آیا اندیشمندانی كه به سمت ترجمه می روند، نمی توانند موجب یك حركت جدید بشوند؟ این خلاقیت و توان فكری را ندارند (كه در آن حوزه باعث یك حركت جدید و تولید فكر بشوند) فكر می كنم اگر باور بكنیم، می توانیم. اگر همین طور همیشه بگوییم نداریم، دیگران دست بالا را دارند، طبیعتا قرنها خواهد گذشت و چیزی تولید نخواهیم كرد و هر لحظه و هر سال بر این فاصله افزوده خواهد شد و ما عقب ماندگی مضاعف پیدا می كنیم.
یك جا باید فرهیختگان ما عزمی جدی برای جبران این عقب ماندگی به خرج دهند. حداقل ما باید از یك جایی شروع كنیم. من فكر می كنم، نه دانسته های مان آن قدر ضعیف است كه اساسا نتوانیم چیزی ارائه بدهیم، نه توانایی های مان آن قدر ناچیز است كه بتوانیم تولید فكر كنیم. برنامه و همت می خواهد. سیاست گذاری باید باشد. من شخصا با سیاستهای موجود در حوزه ترجمه كشور خیلی موافق نیستم. زمانی در این كشور، ناشر كتاب كودك در قبال تالیف اجازه ترجمه داشت. به نظر من خیلی بد است كه ما از آن شرایط دور شده ایم. ناشر این اجازه را دارد كه به هر میزانی كه خواست، ترجمه بكند. فارغ از انگیزه كه آیا این انگیزه فرهنگی است یا مادی - اقتصادی بالاخره ناشر در قبال فرهنگ ملی هم وظیفه ای دارد. این را باید در سیاست نشرمان متجلی كنیم.
باید از ناشران هم خواهش كنیم كه به فرهنگ ملی توجه جدی داشته باشند. این همه در حوزه ادبیات، حكایات، تمثیلها، شعر، كار قابل ارائه برای حتی كودكان و نوجوانان داریم و بعضی ناشران در این زمینه اقدامات خوبی هم انجام داده اند ولی فكر می كنم سهم ترجمه هنوز خیلی بالاست. این سهم شایسته فرهنگ ما نیست. ما می توانیم داشته های فرهنگی مان را به نسل خودمان و حتی به همه دنیا ارائه كنیم. وزارت فرهنگ و ارشاد هم باید در زمینه سیاست گذاری برای زمینه سازی ترجمه آثار ایرانی، فعالیت بیشتری داشته باشد ولی ناشران و فرهیختگان هم به نظرم وظیفه دارند؛ اینكه داشته های ما اندك است به نظرم دلیل كافی برای رسیدن به وضعیت موجود نیست.
* ما الان نزدیك به 8000 ناشر فعال داریم. قانونی وجود دارد كه اینها باید در سال حداقل پنج كتاب تولید كنند؟
- چهار كتاب.
* ناشران زیادی هم هستند كه بسیار بیش از این ارقام تولید دارند. اگر همین حداقل را مد نظر بگیریم و فرض كنیم باید به ازای هر یك كتاب ترجمه، سه كتاب تالیف شود، ما نیاز به 24000 مولف داریم. فكر نمی كنید رشد بی رویه تعداد ناشران كه با بررسی كیفی كارنامه بسیاری از آنها، می توان به این نتیجه رسید كه كاری جز كتاب سازی ندارند، باعث تولید این همه كتاب نازل به لحاظ كیفی، هم در عرصه ترجمه و هم تالیف شده است؟ آیا پیش از التزام ناشران به این قوانین، نباید نگاهی به تعداد ناشران، مولفان و مترجمان واقعی از یك طرف و برنامه های مان (از جمله قانون ترجمه در قبال تالیف) از طرف دیگر داشته باشیم؟
- ما در حال حاضر 9000 ناشر دارای مجوز داریم، 2500 تقاضا هم برای مجوز جدید نشر وجود دارد. البته از این میان حدود 4000 ناشر فعال هستند. حتی همین 4000 ناشر هم از ظرفیت تولید فكر ما خیلی بالاتر است. یك سری مشكلات ساختاری ما را به این سمت برده است؛ عدم شكل گیری ناشران قوی به تعداد كافی و برخی سیاستهای حمایتی مانند توزیع كاغذ یارانه ای، تسهیلات اعتباری و... خیلی ها را به فكر اخذ مجوز نشر انداخته است.
به نظرم با مشورت كارشناسان باید یك بازبینی جدی در این زمینه داشته باشیم و اندكی سخت تر و با شرایط فرهنگی بالاتری نسبت به صدور مجوز اقدام كنیم تا سیاستهایی كه به نوعی مروج تولید آثار ضعیف است، تضعیف شود. این نكته مهمی است. به هر حال الان این ناشران مشغول فعالیت هستند. ما باید در كنار اصلاح سیاستهای صدور مجوز، از آثار ارزشمند و فاخر حمایت بیشتری بكنیم. خوشبختانه معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال جاری به خصوص از این نظر كارنامه درخشان تری به نسبت سالهای گذشته داشته و با خرید چشمگیر كتابهای فاخر بر پایه نمایشگاه های استانی به تجهیز كتابخانه های مدارس كمك خوبی كرده است. اگر بتوانیم این سیاست را حداقل برای پنج سال متوالی ادامه بدهیم و به نوعی از این آثار ارزشمند، پیش و پس از چاپ حمایت كنیم به تدریج ناشران ما به سمت تولید آثار فاخر خواهند رفت و در این صورت، امكان ترجمه آنها هم بهتر و مناسب تر خواهد بود. فكر می كنم باید در صدور مجوز نشرمان بازبینی و سیاستهای حمایتی از آثار فاخر را هم تقویت كنیم.
ما به عنوان خانه كتاب با برپایی بعضی جایزه های جدید مثل "كتاب فصل" برای معرفی و حمایت از آثار فاخر بسترسازی می كنیم. می دانید كه در كتاب سال، تنها یك اثر را به عنوان برگزیده سال معرفی می كنیم. این خیلی كم است. حتما كتابهایی هستند كه فاصله اندكی با آن كتاب دارند. با برگزاری جایزه كتاب فصل این فضا آماده شد كه كتابهای بیشتری به علاقمندان معرفی بشود. با چنین سیاستهایی باید فضا را به سمتی سوق بدهیم كه آثار فاخر و ارزشمند، بیشتر مورد حمایت قرار بگیرند و نویسندگان و ناشران چنین آثاری بیشتر معرفی و حمایت بشوند تا عرصه بر كتابهای ضعیف و زرد تنگ شود.