کد مصاحبه:
۳۱
- تاریخ درج:
۱۳۸۶/۰۷/۰۸
- مشاهده:
۲,۶۴۱
آقا دكتر ميزان تخريب و كاهش جنگلها در دهه هاي متفاوت چه اندازه بوده و در حال حاضر وضعيت جنگلهاي كشور چگونه است؟
نكته اي كه پيش از گفتگو لازم مي دانم تذكر بدهم ، اهميت منابع طبيعي و محيط زيست در روزگار ماست ، آن هم در سطح جهاني.
امروزه اگر كشوري بخواهد به محيط زيست و منابع طبيعي خود اهميت ندهد، كشورهاي ديگر و مجامع بين المللي به او اعتراض مي كنند. به همين دليل ، گزارش ها و آمارهاي غلط مي تواند درخصوص منابع طبيعي حضور بيگانگان را در يك كشور توجيه كند. به اين دليل ارائه آمارها حساسيت زاست و بايد با دقت بالايي درخصوص آنها صحبت كرد.آمارها به 2 صورت برآوردي و طرحهاي مطالعاتي به دست مي آيد.براي اين كه گام به گام جلو برويم بايد اول تعريفي از جنگل داشته باشيم.
100سال پيش بدون اين كه جنگل تعريف شده و مطالعه اي در اين خصوص صورت گرفته باشد اعلام مي كردند در ايران اين ميزان جنگل وجود دارد. براي اولين بار در ايران در سال 1334 با اولويت جنگلهاي شمال ، اولين عكسبرداري هوايي از جنگلها به وسيله امريكايي ها صورت گرفته است.
امريكايي ها براساس عكس هوايي اعلام كردند كه سطح جنگلهاي شمال 2ميليون و 100هزار هكتار است.
سال 1346 دوباره عكس هوايي گرفته و نقشه برداري شد و آمار جنگلهاي شمال كشور به يك ميليون و 900هزار رسيد. سال 1373 مجدد نقشه تهيه و يك ميليون 847هزار هكتار سطح جنگلهاي شمال اعلام شد. براساس آمار رسمي پيش از انقلاب ، 29هزار هكتار جنگل كاري و بعد از انقلاب 400هزار هكتار به آن افزوده شد. اين اقدامات براي حفظ جنگلها صورت گرفته است. رويكرد دولت براي جنگلها احيا و بازسازي جنگلهاي مخروبه است. در حال حاضر سالي 3تا 4هزار هكتار توسعه جنگل داريم. مناطقي كه قبلا تخريب شده ، در حال بازسازي است.
يعني شما به طور صريح مي گوييد كه ما در 25سال گذشته تخريب و كاهش جنگل نداشتيم؟
نه. تخريب و كاهش داشتيم. مطلبي كه گفته شد يك وجه قضيه است. طرف ديگر اين است كه سازمان منابع طبيعي و جنگلها و آبخيزداري نقشه اي از پوشش گياهي كشور تهيه كرده است در مقياس يك دويست و پنجاه هزارم ، براي ديگر نقاط ايران.
آن هم بر اساس تعريف فائو كه اعلام كرده است جنگل به جايي گفته مي شود كه توده درختي دارد. يعني غالب آن درخت باشد و مساحتش كمتر از نيم هكتار نباشد، 10درصد تاج پوشش كمتر نباشد كه منظور از تاج پوشش سايه انداز است.
اين تعريف فائوست و براساس اين تعريف ما در كل كشور 12ميليون هكتار جنگل داريم و از آنجا كه ما يك كشور خشك و نيمه خشك هستيم و درخت در مملكت ما قداست دارد و تنها چوب حاصل درخت داراي ارزش نيست ، احياي درخت و جنگل براي ما ايرانيان يك رفتار سنتي و مقدس است و به لحاظ علمي و اكوسيستم درخت براي ما نقش حياتي دارد.با توجه به اين اهميت سازمان براي حفاظت مناطق بيشتر تعريف ديگري از جنگل ارائه كرده است كه بنا بر اين تعريف ، مناطق با بيش از 5درصد پوشش درخت جنگل محسوب مي شوند. اين نظر به آن علت است كه جنگلها حفظ شوند. با اين تعريف به حجم جنگلهاي ما اضافه شد و در حال حاضر 14ميليون هكتار جنگل در ايران موجود است.
اين آمار رسمي سازمان منابع طبيعي است.
ما در حال حاضر در شمال كشور از نظر سطح جنگل افزايش سطح داريم.
نكته اي را لازم مي دانم كه تذكر بدهم.
همه مي دانيم كه انقلاب ها جنگل را تخريب مي كنند ، چالش هاي سياسي ، بي نظمي ايجاد مي كند و باعث كمرنگ شدن قانون مي شود و قانون گريزها به منابع طبيعي يورش مي برند و جنگل را نابود مي كنند. ما در مقطعي از انقلاب با اين مشكل روبه رو بوديم ، اما ما در حال حاضر نگران كيفيت جنگلها هستيم.
به آن دليل كه عواملي كه در جنگلها به صورت سنتي معيشت مي كنند و به جنگلها وابسته هستند براي كنترل كيفيت جنگلها بايد اينها را با يك طرح ضربتي از جنگل خارج كنيم و يا اين كه وابستگي آنها را به جنگل كم كنيم. به اين خاطر ما در حال انجام طرحي هستيم با عنوان طرح خروج دام از جنگل وجنگل نشينان پراكنده.
به دليل اقليمي ، ارائه خدمات رفاهي ، از گاز، برق ، گرفته تا آب و... به ساكنان مناطق جنگل غيرممكن است و به همين دليل اين گروههاي جمعيتي وابستگي شديدي به جنگل و منابع آن دارند.اين جنگل نشينان بيشتر از دامداري و كشاورزي معيشت مي كنند و دام آنها جنگل را نابود مي كنند و براي كشاورزي جنگلهاي را به زمين زراعي تبديل مي كنند كه باز هم تخريب جنگل است. ما در اين طرح ضربت به دنبال آن هستيم كه جنگل نشينان را ساماندهي و آنها را از جنگل به اطراف روستاهاي پرجمعيت هدايت كنيم.
اين طرح در برنامه چهارم توسعه هم آمده است و در حال اجراست اما كمبود اعتبار دست ما را براي اقدام سريع و ضربتي بسته است. از طرف ديگر وقتي شما ازدياد جمعيت را پذيرفته ايد بايد تخريب جنگلها را هم تا حدي بپذيريد، اما آن حد كجاست. بايد آن حد را نيازمندانه بررسي كنيم نه آزمندانه.
يعني بايد دخالت در عرصه هاي طبيعي بخصوص جنگلها كاهش يابد و صرفا براي رفع نياز دخالت صورت گيرد. ديگر نمي شود اين ميزان كاهش جنگلها را كه براساس نياز كشور است ، نكوهش كنيم. اگر غير از اين فكر كنيم ما اهل افراط يا تفريط هستيم.
در حال حاضر پس از تهران متراكم ترين استانها را در شمال كشور داريم. اين تراكم در شرايطي است كه دور تا دور روستاها و شهرهاي شمال كشور جنگل است و براي توسعه و پاسخ دادن به نياز اين جمعيت بايد توسعه رشد كند و رشد توسعه به صورت منطقي در تخريب جنگلها تاثير دارد.
در حال حاضر آمارهايي از تخريب جنگلها در سايتهاي خبري و رسانه ها وجود دارد كه ميزان تخريب جنگلها را بسيار بالاتر از آنچه شما مي گوييد ، اعلام مي كند.
بله. من هم اين گزارشها و سايت ها و... را ديده ام اما هيچ مبنايي براي اين گزارش ها وجود ندارد. مثلا در يك گزارشي اعلام شده است كه 13 ميليون هكتار جنگلهاي شمال كشور دچار آسيب شده است ، در حالي كه مساحت 3 استان شمالي ما حدود 6 ميليون هكتار است.
يا در جايي اشاره شده 25 ميليون هكتار جنگلهاي كل كشور در حال نابودي است ، اين هم هيچ مبناي علمي ندارد ، يعني علمي نيست و اصلا در هيچ كدام از مطالعات صورت گرفته در چند دهه اخير اين رقم وجود ندارد. اين است كه آمارها كارشناسي نيست و غلط است و سازمان به عنوان مرجع ملي ، آمارهاي رسمي را ارائه كرده است.
شما به عنوان مرجع ملي ميزان تخريب صورت گرفته را بگوييد. از طرفي ، اين نكته را هم اشاره كنيد كه فائو به عنوان يك مرجع جهاني چه ميزان تخريب گزارشي كرده است.
فائو گزارش هاي خود را از كشور مي گيرد.
اين كه اطلاعات بسياري از سازمان هاي جهاني را كشورها ارائه مي كنند، درست است اما اين پرسش وجود دارد كه كشورهاي ارسال كننده چه ميزان در ارائه گزارش خود صادق هستند؟
فائو هر 5 سال يك بار اطلاعات كشورها را در مجله خود چاپ مي كند. براي حل مساله اي كه شما گفتيد ، دبيرخانه فائو آمارهاي مختلفي را از كشورها خواسته است. اين يك كار آنهاست و كار بعدي آن است كه 16 جدول تنظيم كردند كه قبلا تنها يك جدول بيشتر نبود. در اين 16 جدول درخواست اطلاعات بسيار ريز مي كند. مثل اين كه ميزان تجديدحيات جنگلها را بنويسد و بعد اين پرسش وجود دارد كه چگونه آمار تجديد حيات را به دست آورديد. مثلا درباره سالم بودن نهالهاي جنگل پرسشي مطرح مي شود و... همچنين فائو مي خواهد ما گزارش كنيم كه اطلاعات را چگونه به دست آورديم.
براساس مطالعه ، براي آنها بسيار مهم است كه اطلاعات چگونه تنظيم شده است؟ آنها مي پرسند براي آماربرداري مساحت مبناي شما چيست و پرسشهاي متعدد و كارشناسي ديگر كه به آنها كمك مي كند كه بتوانند بعد آمار كشورها را كنترل كنند. در حال حاضر، در كشور گروههاي مطالعاتي در حال تحقيق درباره جنگلهاي شمال و در مطالعات بسيار دقيق هستند كه بزودي اعلام خواهد شد.اين نكته را هم بگويم كه دولت اصلا به دنبال آن نيست كه بيايد و آماري را ارائه كند كه غيرواقعي باشد.
در حال حاضر ، آيا براساس آمار فائو كه از داده هاي شما استفاده مي كند ، ما در كشور كاهش جنگل داريم يا نه؟ شما به عنوان مرجع ملي هم نظر خودتان را بگوييد كه ما چه ميزان كاهش جنگل داشته ايم؟
سازمان جنگلها براساس مطالعات انجام شده تا سال 1375 اعلام مي كند كه ايران 12.4 ميليون هكتار جنگل دارد. فائو بر اساس تعريف خود از جنگل كه قبلا اشاره كردم ، اعلام مي كند كه سطح جنگلهاي ما از 12.4 ميليون هكتار كمتر شده و به نزديك 12 ميليون هكتار رسيده است.
براساس تعريفي كه ما از جنگل داريم ، در حال حاضر در كشور 14.2 ميليون هكتار جنگل وجود دارد. كار ميداني فراواني انجام داديم تا صحت اين رقم به دست بيايد. آماري كه ما اعلام مي كنيم ، اين است.
آمار جنگلهاي شمال ما خيلي دقتش بالاست ؛ چون حساسيت بسيار بالا و عوامل تهديدكننده هم بيشتر است.
بنابراين ، آمار اين منطقه بسيار دقيق است.
ما آمار تعداد زادآوري خانه هاي داخل جنگل و دام را داريم و هر 10سال يك بار اين آمارها را بررسي مي كنيم ؛ چون نگران كاهش جنگلها هستيم.
براساس اعلام فائو سطح جنگلهاي ايران از 12.4 ميليون هكتار به 12 ميليون هكتار رسيده است.
ما البته نمي دانيم آناني كه آمار جنگلهاي كشور را 12.4 ميليون هكتار اعلام كردند ، همين تعريف 10درصد به بالا پوشش درخت را داشته اند يا نه چراكه اين تعريف چند سال است رايج شده.
اين كه بگويم سطح جنگلها كاهش يافته شايد چندان علمي نباشد اما مي شود حدس و گمان زد. جلگه شمال كشور هم جنگل است ، براي اين كه پتانسيل ايجاد جنگل را دارد و زماني كه جاده جنگلي را زدند ، از داخل جنگلها رد شدند و در حال حاضر تخريب شده است.
همين الان شما اراضي كشاورزي شمال را رها كنيد ، دوباره جنگل مي شود ، چون پتانسيل آن را دارد كه جنگل شود اما اين اراضي تبديل به اراضي كشاورزي شده است.
حالا اين بحث كه بايد اين جنگلها به اراضي كشاورزي تبديل مي شد و يا نبايد مي شد ، بحث ديگري است. اگر اين جنگلها بايد به اراضي كشاورزي تبديل مي شد كه كار مثبتي صورت گرفته است و اگر نبايد به اراضي كشاورزي تبديل مي شد ، تكليف ساكنان اين منطقه چه بود؟ به هر صورت اين اتفاق يك ضرورت بوده و دولت هم اين اراضي را هدر نداده است ، معيشت مردم اصل قرار گرفته و اين اراضي به زمين كشاورزي تبديل شده تا انبوه مشكلات معيشتي مردم حل شود.
آقاي دكتر ، شما باز هم نگفتيد ميزان دقيق جنگل چقدر بود و چه ميزان كاهش داشته است؟
در فاصله سال 1334 تا 1375 حدود 200 هزار هكتار از سطح جنگلهاي شمال كشور كم شده است.
فقط 200 هزار هكتار؟
بله. يعني حدود 11درصد از سال 1334 تاكنون ، كاهش سطح دارد. براي شمال كشور و براي خارج از جنگلهاي شمال كه نقشه هوايي آن تازه به دست آمده ، بايد يك دوره 10 ساله ديگر بگذرد تا بتوانيم اندازه گيري و مقايسه كنيم و ميزان كاهش جنگلهاي خارج از شمال را به دست بياوريم.
پس در حال حاضر براي جنگلهاي غيرشمال فعلا آمار نداريد؟
آماري كه ما داريم ، آمار پايه است كه براساس نقشه يك دويست و پنجاه هزارم تعيين شده است.
گفتيد براساس تعريف سازمان جنگلها سايه اندازي بالاي 5درصد جنگل است كه با تعريف فائو كه 10درصد سايه انداز را جنگل مي داند ، اختلاف فاحش دارد. اين اختلاف آيا سطح جنگلهاي ما را افزايش نمي دهد؟ به عبارت ديگر شما سطح جنگلها را براساس تعريف افزايش مي دهيد و حجم كاهش يافته را كم مي كنيد و حجم تخريب شده و كاهش يافته مشخص نمي شود.
فائو گفته است تعريف جنگل اين است ولي كشورها مي توانند تعريف خودشان را داشته باشند. مثلا سازمان جنگلباني امريكا گفته است جايي كه جنگل بوده و در حال حاضر امكان جنگل شدن را دارد، جنگل است.
ما براساس جغرافياي خودمان كه يك كشور خشك و نيمه خشك هستيم جنگل را تعريف كرديم.
ما براي قداست و حفاظت اين تعريف را كرديم كه بالاي 5درصد جنگل است تا از آن حفاظت كنيم.
جمعي از انديشمندان و صاحبنظران كشور دور هم جمع شدند و به اين نظر رسيدند اما براي به دست آوردن آمارها ما به مطالعه كنندگان گفتيم آمار 10درصد به بالا ، 5 درصد به بالا و يك درصد به بالا را به ما بدهند تا سطح جنگلها به تفكيك به دست بيايد. سازمان فائو هم براساس تفكيك يك ، 5و 10درصد به بالا گزارش ارائه كرده است.
كاهش 200 هزار هكتاري جنگلها كه گفتيد براساس كدام يكي از درصدهاست؟
براساس 10درصد است.
سازمان جنگل ها در ارائه آمار آيا ملاحظاتي را مد نظر دارد يا بر اساس واقعيت هاي علمي به اين آمار ها رسيده است؟
سازمان هيچ ملاحظه اي را در به دست آوردن آمارها دخالت نداده و اين آمار براساس روشهاي علمي به دست آمده است. اين نكته را فراموش نكنيد كه بيشترين كاهش جنگل در دهه 40 رخ داد ، آن هم به اين دليل كه قوانيني همچون اصلاحات ارضي اجرايي شد و همان زمان واردات تراكتور و مكانيزاسيون كشاورزي را داشتيم كه بسيار در كاهش جنگل موثر بود. حدود 6 ميليون هكتار سطح اراضي زراعي در آن دهه افزايش يافته است. اين اتفاق قطعا در مستعدترين اراضي كشور يعني در جنگلها و بهترين مراتع اتفاق افتاد. اين كه گفته شود پس از انقلاب كاهش جنگل رخ داد ، مطابق با واقعيت نيست.
اين بديهي است كه زمين سطحش افزايش پيدا نمي كند. جمعيت افزايش دارد. اگر براي اشتغال جمعيت راهكاري نداشته باشيد، قطعا طبيعت تخريب خواهد شد. كشورهاي در حال توسعه به دليل افزايش جمعيت بيشترين ميزان تخريب جنگل را دارند. اين هم براي جوابگويي به نياز جمعيت كشور است.
قطعا تخريب جنگل صورت گرفته است ، اما اين كه بگويم چه ميزان است ، بايد علمي به اين پرسش جواب داد.
دهه 40 آغاز توسعه است و تخريب انكارناپذير است و تخريب گسترده اي در آن دهه صورت گرفته اما در دهه 70 نيز يك بار ديگر جهش توسعه در كشور رخ مي دهد ، يكسري از صنايع به دل جنگلها برده مي شود و تخريب در اين دهه نيز اوج مي گيرد.
در كدام جنگل؟
شهرك صنعتي رشت ، در دل جنگل اتفاق افتاده است و براي گسترش آن چند ماه پيش مديركل جنگلها ، مراتع و آبخيزداري استان به دستور مقامات بالادست تغيير كرد ، درست است؟
سال 1353 زماني كه دغدغه هاي اشتغال مثل امروز نبود ، زماني كه رشد جمعيت و جمعيت بيكار به اين گونه نبود ، آن موقع 2هزار و 288 هكتار جنگلهاي اطراف رشت را مصوب مي كنند كه به شهرك صنعتي تبديل شود. شوراي انقلاب در ابتداي كار تصويب كرد واگذاري جنگلها مطلقا ممنوع است.
اين البته بيان كننده يك رويكرد است كه نظام نگاه حفاظتي نسبت به جنگلها دارد.
ولي كشور در دهه 70 دستخوش تغيير ديدگاه مي شود و توسعه اولويت پيدا مي كند.
درباره شهرك صنعتي رشت توضيح مي دهم. ديدگاه تا سال 69 اين بود كه توسعه صنعت در شمال كشور ممنوع است اما حجم افراد بيكار در جامعه افزايش پيدا كرد و بيشترين اشتغال در صنعت و خدمات است ، پس ناچار به سمت ايجاد شهركهاي صنعتي رفتيم.
شهرك صنعتي شمال كشور تلاش شده است كه در جنگل ايجاد نشود. شهرك صنعتي در لوشان ، بندرانزلي ، صومعه سرا و... ايجاد شد كه جنگل نبودند.
اين مناطق كه شما مي گوييد جنگل نبودند ، آيا بضاعت جنگل شدن هم نداشتند يا جنگل نبودند كه دستخوش تغيير شده باشند؟
نه ، ما براساس قانون نمي توانيم جنگل را واگذار كنيم. اگر عرصه اي شرايط خاص جنگل را نداشته باشد ، قابل واگذاري است.
وقتي رويكرد دولت توسعه در شمال قرار گرفت ، تلاش شد تا اراضي اي كه جنگل نيستند در اختيار توسعه قرار بگيرد تا نياز تامين زمين سرمايه گذاران فراهم شود. من تاكيد دارم كه بايد نگاه به اين مسائل واقع بينانه باشد و نظام بايد به يك نگاه واحد درخصوص جنگل برسد تا براي حل مشكلات موجود اقدام هايي را صورت دهد.
سازمان جنگلها، بايد مدافع جنگل باشد و رسالتش حفظ جنگلهاست ، نه حل مشكلات اشتغال و... چراكه نهادهاي ديگر مسوول حل آن مشكلات هستند. قطعا سازمان شما نبايد بر اساس يك تفاهم و توافق راي ، خلاف رسالتشان اقدام كند.
ما بر اساس قانون عمل مي كنيم. علاقه ما به عنوان سازمان يك بحث است اما قانون و وظايف سازماني بحث ديگري است. ما جنگل را به هيچ شكل واگذار نمي كنيم مگر اين كه قانون حكم كند. اعتقاد من اين است كه پشتوانه كشاورزي پايين است ، حفظ جنگلهاي بالادست است و نبايد اجازه كاهش جنگلها را بدهيم اما مسوول توسعه اشتغال شمال كشور من نيستم و كل نظام بايد براي اين مساله تصميم گيري كند. من به عنوان يك كارشناس منابع طبيعي مي گويم كه نبايد يك متر از جنگلهاي شمال كم شود. اين نظر ماست اما وقتي مجلس مصوبه اي دارد، بايد بر اساس آن عمل كنيم. ما فراتر از قانون نمي توانيم عمل كنيم ، ما در مجلس شوراي اسلامي حاضر مي شويم و توضيح مي دهيم اما اين كل نظام است كه تصميم مي گيرد.
سازمان جنگلها زيرمجموعه وزارت جهاد كشاورزي است ، اين يك تناقض است كه يك نهاد كه بايد مدافع جنگل باشد زير نظر نهادي است كه مسوول توليد غذاست. اين مساله وجود دارد كه هر وقت نهادي در بالادست بخواهد ، مي تواند اراضي جنگلي را به اراضي كشاورزي تبديل كند تا بتواند نيازهاي جامعه را پاسخ بدهد. اين مساله را قبول داريد؟
قانون حكم مي كند كه چه اتفاقي بيفتد؟
قانون قابل تغيير است ، شما مي گوييد تا آخرين نفس مي ايستيد كه جنگل تغيير نكند اما وقتي قانون حكم مي كند ، ديگر نمي توانيد مقاومت كنيد. شما گفتيد شوراي انقلاب اجازه تغيير كاربري جنگل را در اول انقلاب نمي دهد اما مي بينيم كه بعد اين قانون تغيير مي كند.
نه ، قانون شوراي انقلاب هنوز هم تغيير نكرده و به قوت خود باقي مانده است.
اگر اين قانون به قوت خود باقي است ، شهرك هاي صنعتي چگونه ايجاد شدند؟
شوراي انقلاب گفته است واگذاري جنگلها مطلقا ممنوع است ، اما سال 69 توسعه صنعت در شمال پذيرفته شده و توسعه صنعت در اراضي غير جنگلي اتفاق افتاده است و ما اجازه توسعه صنعت در جنگل را نمي دهيم. در حوزه وزارت كشاورزي كه گفتيد هم در چارچوب قانون عمل مي شود ، اين وزارتخانه نمي تواند اراضي جنگل را به دليل كمبودهاي ديگر تغيير دهد.
ببينيد ، عده اي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي به علت فشار مردم منطقه طرحي را به تصويب مي رسانند كه بايد اراضي جنگلي به صنعت تبديل شود و به وزارت جهاد كشاورزي ابلاغ مي كند ، آن وقت شما نمي توانيد مقاومت كنيد؟
مجلس از سازمان جنگلها به عنوان يك سازمان مستقل نظرخواهي مي كند. اين گونه نيست كه وزارت جهاد كشاورزي هر كاري كه خواست انجام دهد. اين را باز هم تكرار مي كنيم كه صنايع در جنگلها ، پاركهاي جنگلي و... اجازه ايجاد ندارند.
آيا ارزش ريالي جنگلها و حتي يك درخت را به دست آورديد تا شايد بتوان بر اساس اين مساله توجيه كرد كه در درازمدت تخريب جنگلها به ضرر ماست؟
ارزشي كه اقتصاديون تعيين مي كنند براي كالاست و كالا هم چيزي است كه قابل مبادله باشد. در بحث جنگل هم محصولات فرعي و اصلي را حساب مي كنند به عنوان كالاي قابل مبادله ، اما به نظر ما جنگل يك اكوسيستم بسيار پيچيده است كه داراي جامعه گياهي و جانوري است. اين مجموعه حياتي ، بسيار با ارزش است. بر اساس مطالعه اي كه ما كرديم ، بالاي 800دلار ارزش هر هكتار جنگل در سال است.
اين 800دلار معادل 720هزار تومان براي هر هكتار در سال است ، فكر مي كنم ارزش هر هكتار جنگل بيش از اين باشد.
اين ارزش توليد سالانه جنگل است ، شما براي به دست آوردن اين رقم نه هزينه مي كنيد و نه توجه. اين ميانگين كل كشور است و البته ارزش هر هكتار در شمال چند برابر اين رقم است.
يكي ديگر از مسائلي كه سالهاست باقي مانده ، آمايش سرزميني است كه سالهاست انجام نشده تا مشخص كند چه اراضي اي قابل تغيير است و چه اراضي اي نبايد تغيير كند و... اين راه برون رفت از اين مشكلات است؟
ما اميدواريم با نگاهي كه رئيس جمهور نسبت به برنامه ريزي دارد ، يكي از اهدافشان همين باشد كه آمايش سرزمين را تسريع كنند كه البته ديگر كهنه هم شده است تا زمينه توسعه در كشور شود.
خبر نگار روز نامه جام جم
گزارشگر:حسین قره