صدور مجوزهاي بيرويه در حوزه چاپ و افزايش تعداد چاپخانهها نسبت به كار موجود، اعضاي صنف چاپخانهداران را در رقابتي معكوس قرار داده به طوري كه عده زيادي از چاپخانهداران زير قيمتهاي تعيين شده توسط اتحاديه كار چاپ ميكنند.
اتحاديه چاپخانهداران تهران از ماههاي آخر سال 85 با تشكيل كميسيون تعيين تعرفه، تلاشهايي را براي تعيين قيمتهاي جديد در اين حوزه آغاز كرد كه اين تلاشها با آمادهسازي اين تعرفه و دريافت تاييديه از هيات مديره و مجمع امور صنفي به اتمام رسيده و بزودي ابلاغ ميشود.
سه تن از اعضاي اين كميسيون در اتحاديه چاپخانه داران؛ مشكلات قيمتگذاري در حوزه چاپ، علل عدم تعيين تعرفه جديد در سالهاي گذشته و راهكارهاي خروج صنعت چاپ از بحران فعلي را بررسي كردند.
"علي نيكوسخن" و "مصطفي تيناي تهراني"، از اعضاي هيات مديره اتحاديه چاپخانهداران تهران و "محمدعلي اقبال"، مدير چاپ اقبال. حاضران اين نشست بودند آنان برگزاري جلسات آموزشي براي چاپخانهداران را مهمترين راه خروج چاپ از رقابت معكوس معرفي و ورود صنعت چاپ كشور به بازارهاي بينالمللي ازجمله بازار كشورهاي اروپايي و آمريكايي را كاري دسترسپذير و عامل مهمي در نجات صنعت چاپ عنوان كردند.
* بحث تعيين تعرفههاي كاري يكي از چالشهاي مهم اهالي صنعت چاپ كشور است. اينكه اتحاديه چندسالي است تعرفههاي جديد را تعيين نكرده علتش چيست و چه عواملي باعث شد اتحاديه از قيمتگذاري منظم باز بماند؟
علي نيكوسخن: اتحاديه موظف است هر زمان تغييراتي در وضعيت عرضه و تقاضا رخ دهد و نياز به قيمتگذاري باشد در اين زمينه اقدام كند.
بنده كمي به عقبتر ميروم تا توضيحي بدهم تا مسائل روشن شود. در سال 74 گروهي متشكل از خود بنده، آقاي صفايي، رييس وقت اتحاديه و آقاي ميريونس جعفري، مدير چاپ جامي، مرحوم نوبان كه از حسابرسهاي صنعتي اين رشته بودند به اتفاق؛ بررسي مقدماتي را انجام داديم. بيشتر از شش ماه طول كشيد تا يك حسابرسي صنعتي درباره چاپ انجام داديم. در اين حسابرسي براي يك چاپخانه 669 پارامتر مختلف بايد مورد بررسي قرار ميگرفت تا قيمت واقعي چاپ استخراج ميشد تا بتوان قيمتگذاري كرد. اين كار را ما انجام داديم اما در آن زمان تا مدتي تعرفه نوشته نشد چراكه هيات مديره آن زمان اعتقاد داشت تعرفه لازم نداريم. در سال 79 كه بنده در هيات مديره قبلي بودم بررسي كرديم براساس هزينههايي كه در جامعه مطرح بود و براساس همين حسابرسي صنعتي؛ تعرفههايي را تعيين كرديم كه تا سال 82 باقي بود. در اين سال احساس كرديم قيمتها با واقعيتهاي روز بازار چاپ نميخواند، با مجمع امور صنفي صحبت كرديم و طي صورتجلسهاي توافق كرديم تعرفهها را تغيير دهيم كه مسئول اين كار از طرف هيات مديره خود بنده بودم. تعرفههاي 82 هنوز هم مورد استناد چاپخانهداران است.
اينكه از سال 82 تاكنون تعرفهها را تغيير نداديم چند علت داشت. يكي اينكه وزارت ارشاد يكسري مجوزهايي را صادر كرد كه در حقيقت چاپچي نبودند و باعث ايجاد رقابتهايي ناسالم از نظر قيمت شدند. ما ديديم وقتي چاپخانهها زير قيمت تعرفههاي 82 كار ميكنند صلاح نيست تعرفههاي جديدي تعريف كنيم. بعد از اعتراضاتي كه از سوي اعضا مبني ارزان بودن تعرفهها ارايه شد در برج يك امسال در هيات مديره مصوبهاي داشتيم كه از صاحبنظرات و خبرگان صنف دعوت كنيم، قيمتها را بررسي كنيم و تعرفههاي 82 را اصلاح كنيم.
* الان چند سال است كه قيمتهاي چاپ مطابق با افزايش هزينهها نيست. كاغذ، هزينه كارگر و بسياري موارد با تورم افزايش يافته اما دستمزدهاي چاپ بالا نرفته. چند سال است كه صنعت چاپ درگير اين مشكل شده است.
مصطفي تيناي تهراني: بايد عرض كنم قيمتگذاري سال 82 با مخالفتهاي برخي از همكاران مواجه شد، كساني بودند كه همان قيمتها را هم قبول نداشتند اما وضعيت بحراني كه امروز هست آنروز هم وجود داشت. افرادي كه اشاره شد اهل اين صنف نبودند اما وارد اين كار پرتنش و پرزحمت چاپ شده بودند. اين افراد بدون اينكه اطلاعات مورد نياز را داشته باشند به اميد اينكه بيايند و سودي ببرند وارد شده بودند و دست به هر كاري ميزدند.
آن زمان هم قيمتها نامتعادل بود، عدهاي قيمتهاي تعيين شده را كم ارزيابي ميكردند اما عدهاي قيمتها را رعايت نميكردند. بحث درباره اين مساله بسياري از بحثهاي ديگر صنعت چاپ را هم وارد ماجرا ميكند، چاپخانهداري كه كار روزانه خود را دارد اما در كنار آن ميخواهد كار خلافي را هم چاپ كند، آن كار را با يك قيمت ميزند و كار ديگر را با قيمت ديگري انجام ميدهد. در حقيقت كار منظم خود را با قيمت كمي انجام ميدهد تا حداقل درآمدي داشته باشد و از طرف ديگر كار خلاف را با قيمتهاي گزاف چاپ ميكند. وجود مواردي اينچنيني قيمتها را متلاطم ميكند. آنچه امروز كارشناسان به عنوان تعرفه تعيين ميكنند براي مدير چاپخانه به عنوان كسي كه سرمايهاي را وارد كار توليد كرده مطلوب نيست. يك سرمايهگذاري مطلوب طبق جدول بايد در زمان معيني بازدهي داشته باشد در چاپ ديگر بحث بازدهي سرمايه كنار رفته است. كساني كه امروز در صنعت چاپ هستند بيشتر حيثيتي ايستادهاند زيرا در حوزه اقتصادي صرفهاي براي آنان مدنظر نيست. كساني كه امروز در اين صنعت هستند افرادي هستند كه سالهاست در اين حوزه تلاش ميكنند و نميتوانند دل از اين كار بكنند وگرنه فعاليت در حوزه صنعت چاپ توجيه اقتصادي ندارد. اهالي واقعي چاپ كه كارگراني را تحت پوشش خود دارند نميتوانند به خاطر صرفه اقتصادي خود آنها را بيكار كنند، اينها تا پاي آبروي خود ايستادهاند، صنعت چاپ اگر درآمد ندارد اما منزلت اجتماعي آن هنوز محفوظ است.
اما درباره اينكه چرا از سال 82 تعرفههاي جديد توسط اتحاديه اعلام نشد، بايد گفت دوستاني كه مايل بودند قيمتها بالاتر باشد و به اتحاديه اصرار ميكردند تعرفههاي بالاتري را تعيين كند، بايد درنظر داشته باشند كه اين اتحاديه نيست كه تنها تصميمگير قيمتها باشد. ما برههاي را در وضعيت كشور داشتهايم كه مركز بررسي قيمتها اجازه نميداد ما يك ريال به اين قيمتها اضافه كنيم. دوستاني كه اعتراض ميكردند قيمتها مورد نظرشان نيست بايد توجه كنند نهادها و ارگانهايي بر اين امر نظارت دارند و اجازه اين كار را نميدادند. چون چاپ يك جايگاه ويژهاي دارد قيمتگذاري آن مشكلات ديگري را هم داشت.
* آقاي اقبال شما تصور ميكنيد وضعيت كنوني كه در آن چاپخانهداران در رقابتي معكوس در ارزانتر كار كردن رقابت ميكنند؛ هستند چاپخانههايي كه بدون مجوز كار ميكنند يا تنها اعضاي اتحاديه دخيل هستند.
محمدعلي اقبال: اين مساله مروبط به رخدادهايي است كه بعد از انقلاب در حوزه صنعت چاپ رخ داد. بعد از انقلاب ورود سالهاي سال ورود ماشينآلات چاپ را ممنوع كردند و اين صنعت درجا زد. بعد از آن مجبور شدند اجازه ورود بدهند. وام هم بود و عدهاي ماشين چاپ آوردند و با دلار و بهره ارزان كار كردند بعد وزارت ارشاد به كارمندان خود به جاي مزايا و سنوات مجوز چاپ داد، افرادي وارد اين صنعت شدند كه بدون كمترين اطلاعي از اوضاع اين صنعت هر نوع ماشيني را به كشور وارد كردند. بنده در اين دوران ماشيني را ديدم كه سي سال است كارخانهاش ورشكسته شده و ديگر توليد ندارد.
يك چاپچي در ايران عاشق چاپ است. اين افراد بهترين ماشينآلات را در اختيار دارند غير از آن حاضر نيستند خريداري كنند اما عدهاي نامطلع برايشان فرق نميكرد، فقط داشتن ماشين چاپ از نظر آنها اهميت داشت. اينچنين بود كه ايران به قبرستان ماشينآلات صنعت چاپ تبديل شد. ميشود گفت بيتوجهي يا ناآگاهي؛ وضعيت را به گونهاي تبديل كرده كه ورود ماشينآلات خوب و مدرن نيز به صرفه نيست. كسي كه يك ميليارد و دويست ميليون تومان ماشين وارد ميكند بايد روزي چقدر كار كند تا جواب بدهد؟ اين دستگاه ده درصد استهلاك دارد، چاپخانهدار بايد حقوق دو اپراتور و يك كارگر مبتدي را بپردازند، حقوق مدير چاپخانه، بيمه و ماليات را بپردازد. بيمه هم واقعا مشكلآفرين شده است. براي ده كارگر ماهي 300 هزار تومان بايد حق بيمه بدهيم. ماليات هم كه سالانه بيست درصد افزايش مييابد.
بنده در سال 76 يك دستگاه تك ورقي وارد كردم، 15 هزار تومان قيمت كار بود، زينكها در نوبت بودند امروز 12 هزار و 500 تومان هم حاضرم بدهيم. بنده حسابرسي كردم پارسال به من گفتند شما ورشكسته پنهان هستيد، نه تنها سوي نميبريد بلكه ماشينهايتان هم در حال مستهلك شدن هستند اما خبر نداريد. اين وضعيت فعلي چاپ است. جواز بيرويه به افراد بياطلاع عامل اصلي آن است.
* اگر بخواهيم عوامل ايجاد رقابت معكوس در حوزه چاپ را دستهبندي كنيم، به دو مورد اصلي ميرسيم: عدهاي ناآگاه وارد اين صنعت شدهاند و براي بازپرداخت وامهاي دريافتي و بدهيهاي احتمالي خود اقدام به انجام كار چاپ با قيمتهاي كمتر نمودند؛ علت ديگر هم افزايش هزينههايي است كه از سوي دولت تحت عنوان ماليات، بيمه و عوارض صورت گرفته مي شود. اما امسال چه اتفاقي افتاد كه اتحاديه پس از چند سال اقدام به قيمتگذاري ميكند. آيا به قول شما ممانعتهاي دولتي كه از افزايش قيمت خودداري ميكردند؛ رفع شده است؟
علي نيكوسخن: تصميم به قيمتگذاري را سال گذشته اتخاذ كرديم. نهايتا در برج ده با مجمع جلسهاي گذاشتيم و توافق كرديم كه اتحاديه قيمتهايي را استخراج كرده و اعلام كند.
اتحاديه سال به سال بايد قيمتها را بررسي كرده و اعلام كند. ما سال 85 وقتي ديديم كه دوستان اعتراضات زيادي درباره پايين بودن نرخ تعرفه در نامهها و گفتههاي خود مطرح ميكنند اگرچه هنوز هم عدهاي زير تعرفههاي سال 82 كار چاپ ميكنند تصميم به اين كار گرفتيم. اين را هم بايد بگويم كه تعيين اين تعرفهها هيچ ضمانت اجرايي ندارد.
بنده يك آمار كوچك بدهم. در سال 74 كه حسابرسي صنعتي را انجام داديم حداقل دستمزد ماهي 16 هزار تومان بوده، مسكن بوده 200 تومان، خوار و بار براي متاهلين بوده 80 تومان و براي مجردها 40 تومان، اما براساس تعرفه در همان سال 74، قيمت چاپ يك ورقي بوده 427 تومان و شش هزار، دو ورقي 579 تومان و چهار هزار، سه ورقي بوده 775 تومان و چهار هزار و چهار و چهار و نيم ورقي هم بوده 971 تومان و چهار هزار. حساب كرديم، حقوق 86 نسبت به 74 بيش از ده برابر شده اما قيمت جديدي كه در كار يك ورقي تعيين كردهايم چيزي حدود 26 درصد افزايش يافته است. دو ورقي و بقيه موارد هم به همين طور.
ما در تعيين همين قيمتها نيز نرخ ميانگين را درآورديم نه نرخ واقعي. حسابرسي كه شده براي چاپخانهاي كه يك دستگاه يك ورقي داشته باشد، يك دستگاه دو ورقي، يك دستگاه سه ورقي و يك دستگاه لترپرس 669 رديف را مد نظر قرار داديم تا نرخ و قيمتهاي چاپ درآمده است. اين رديفها شامل همه موارد تاثيرگذار از قيمت دستمال كاغذي چاپخانه گرفته تا دستمزد كارگر و اجاره محل ميشوند. در چاپخانهاي با مشخصات ذكر شده حداقل 24 نفر كار ميكنند. چاپخانهاي كه يك ورق ماشين ملخي داشته باشد حداقل چهار نفر مشغول هستند. اگر بخواهيم تمام هزينهها را نسبت به سرمايهاي كه در كار گذاشته شده محاسبه كنيم قيمتهاي واقعي بسيار بيشتر از اينها ميشود. همكاران ما، چاپخانهداران قديمي ماشينهاي خود را در زماني كه قيمتها كمتر بوده تهيه كردهاند اما جديدترها با ارز آزاد و قيمتهاي بالا تهيه كردهاند اما چون گرم هستند هنوز نميدانند چقدر ضرر ميدهند. ما قديميها عاشق چاپ هستيم، الان ضرر هم ميدهيم اما چون عشق داريم به اين صنعت نميتوانيم كار ديگري بكنيم ولي جديديها اگر آمار بگيريد در سطح خود تهران چه تعدادي از آنها جمع كردند. نميگويم ورشكست، جمع شدهاند، وام گرفتهاند، فلان موقعيت را گرفتهاند، رها كرده و رفتهاند.
محمدعلي اقبال: يكي از چاپخانهداران تازه وارد به بنده مراجعه كرد، پرسيدم از چاپخانهات چه خبر گفت ضرر داد فروختم. گفتم الان چه كاري ميكني؟ گفت الان ماشين وارد ميكنم ميفروشم به چاپخانهها بعد وقتي كه نتوانستند از پس هزينههاي آن برآيند ماشين را نصف قيمت ميخريم ميفروشم به يك چاپخانه ديگر. شغل جديد صنعت چاپ را ببينيد. اين يكي از مشاغل جديد است و نشان ميدهد از اين آب گل آلود چه كساني ماهي ميگيرند.
علي نيكوسخن: در حسابرسي صنعتي كه سال 74 انجام داديم سود سرمايه را 10 درصد درنظر گرفتيم در صورتي اگر بخواهيم سرمايهگذاري در صنعت چاپ توجيه اقتصادي داشته باشد قيمتها را بايد چند برابر در نظر بگيريم اما چاپخانهداران به دليل اينكه عاشق كار چاپ هستند خودشان را اين شرايط هم نگهداشتهاند. چاپخانهداراني كه كار خود را جمع كردهاند اغلب از كساني هستند كه جاي اجارهاي گرفتهاند، تداخل صنفي ايجاد كردهاند و مسائل صنفي را رعايت نكردهاند و خيلي مسائلي اگر بخواهيم دنبال كنيم زياد است.
غير از چاپخانههايي كه زير قيمت كار ميكنند چاپخانهداران بسياري هم هستند كه با قيمت تعرفه فعاليت ميكنند و كار با كيفيتي را هم ارايه ميدهند. ما ديديم اگر بخواهيم تعرفه را تغيير ندهيم با توجه به هزينههايي كه سال به سال اضافه ميشود، ممكن است فردا چاپخانههاي همكار ما با قيمت واقعي كار كنند اما قيمت آنها را با تعرفههاي قبلي مقايسه كنند و مشكلاتي را براي آنان بوجود بياورند. گفتيم حداقل براي نجات همكاراني كه درست كار ميكنند، عشق به اين كار دارند و به فرهنگ كشور خدمت ميكنند تعرفههاي جديد را تعيين كنيم تا اين دوستان در آينده با مشكلات اينچنيني مواجه نشوند. ما تعرفه را با آنچه كه در عرف وجود دارد و با توجه به عرضه و تقاضا و با مشاركت همكاران قديمي، پيشكسوتان، كساني كه كارشناسان تجربي صنف هستند و حرفشان در صنف پيش ميرود و همچنين با برگزاري 5 جلسه كه با حضور ميانگين 15 نفر برگزار شد تعيين كرديم. در حقيقت ما 300 ساعت نفر روي اين تعرفهها بررسي انجام داديم و در دو هفته گذشته تصويب آن را از آقايان گرفتيم و بعد آن را در هيات مديره نيز مطرح كرده و تصويب نموديم. اين تعرفهها در حال حروفچيني است انشاءالله تا هفت هشت روز آينده چاپ ميشود و در اختيار همكاران قرار ميگيرد.
بنده از همكاران درخواست دارم كه اين تعرفه را رعايت كنند و باعث نشوند كه هم خود ضرر كنند و هم به ديگر چاپخانهداران لطمه بزنند. واقعا در شان يك واحد فرهنگي نيست كه كار غير فرهنگي انجام دهد.
علت اصلي تعيين تعرفههاي جديد دفاع از حقوق صنف هستند. جناب آقاي اقبال خود از كارشناسان خبره دادگستري هستند كه ما بارها براي كارهاي خود به ايشان مراجعه كردهايم، ايشان هم از جمله كساني هستند كه در كميسيون حضور داشتند و نظرخود را ارايه كردند.
* قيمت گذاري جديد به چه شكل تعيين شده و شامل چه حوزههايي ميشود؟
علي نيكوسخن: ما چهار حوزه چاپ، بستهبندي، صحافي و حروفچيني مد نظر قرار دادهايم. براي تعيين تعرفههاي جديد هم هزينههاي سال اخير را بررسي كرده و درصدي را به تعرفههاي قبلي اضافه نموديم. اين درصد بسته به حوزههاي چهارگانه افزايش يافته اما به صورت ميانگين 26 درصد اضافه شده است. چاپ تا سي درصد افزايش يافته، صحافي بيش از سي درصد افزايش يافته چراكه كار دستي و سنگيني است. پايه كار ما حسابرسي صنعتي است. نظر ما بالاي 60 درصد بود اما چون مجمع قبول نكرد ما سقف جديد را تعيين كرديم كه مورد تاييد ريشسفيدان صنف قرار گرفت و هيات مديره نيز همين نظر را تاييد كرد و دستور چاپ آن را داد كه حداكثر تا ده روز آينده توزيع ميشود.
* آيا افزايشهايي كه در تعرفه جديد اعمال شده؛ قانوني و مورد تاييد مراجع دولتي هم هست؟
مصطفي تيناي تهراني: قيمتهايي كه در تعرفه تعيين شده به مثابه يك پايه است. اين قيمتها را ما بر اساس حوزههاي مختلف چاپ مشخص كرديم اما عمدتا سمت و سوي قيمتها در جهت توافقي شدن پيش ميرود. قيمت پايهاي كه ما تعيين ميكنيم الزام قانوني آن به اين صورت نيست كه كسي را ملزم به اجراي آن كند، ارزان گرفتن جرم نيست، فراتر گرفتن از قيمتهاي تعيين شده مورد شكايت و دعوي قضايي قرار ميگيرد. ما براي اينكه افراد صنف از يك حمايت قانوني براي ارايه قيمت برخوردار شوند اين تعرفه را اعلام مينماييم تا اگر اختلافي ميان مشتري و مجري ايجاد شد دستگاه قضايي قيمتها را با تعرفه اعلام شده بررسي كند اگر قيمتها كمتر از تعرفه بود حق به چاپخانهدار داده شود. البته تاكنون اينگونه كه چاپخانهاي بالاتر از تعرفه دريافت كند اتفاق نيفتاده است. اگر مراجع رسمي از ما استعلام كنند ما بر اساس همين تعرفهها كه به تصويب هيات مديره رسيده و به تصويب مجمع امور صنفي نيز خواهد رسيد اعلام نظر ميكنيم.
* پس مجمع امور صنفي نيز بايد اين تعرفهها را تاييد كند؟
مصطفي تيناي تهراني: ما قبلا سقف افزايش قيمت را با مجمع امور صنفي توافق كردهايم و رديفي را دريافت كردهايم كه بر اساس آن توانستيم قيمتها را افزايش دهيم. دوباره تاكيد ميكنم كه اعلام تعرفههاي جديد به معناي اجبار چاپخانهها به دريافت اين قيمتها نيست اما وقتي كارشناسان، خبرگان يك صنف نظر دادند كه قيمتها اينچنين باشد اين راهكاري است براي كساني كه حسابرسي صنعتي و فني نميكنند تا بدين شكل بدانند در بحث سود و سرمايه خود چه مواردي را بايد در نظر بگيرند.
همانطور كه مطرح شد همين قيمتهاي جديد را هم عدهاي از دوستان عادلانه نميدانند و اعتقاد دارند با حساب و كتاب آنها قيمتها بايد بيشتر باشد كه اين درست هم هست اما ما ميانگين تمام مسائل اجتماعي، تنشهايي كه ممكن است ايجاد شود را مد نظر قرار داديم تا تعرفهاي كه اتحاديه اعلام ميكند تمام مسائل را رعايت كرده باشد.
* اختلاف نظرهايي كه اشاره كرديد در كميسيون ايجاد شد شامل چه مواردي بود، آيا برخي مخالف افزايش قيمتها بودند؟
محمدعلي اقبال: همه موافق افزايش بودند اما درصدش مهم بود. عدهاي اعتقاد داشتند كه بيرويه قيمت بالا نرود. در حقيقت قيمتهايي كه تعيين شده قيمت پايه است. اگر حسابرسي كنيم با اين تعرفهها هم كار اقتصادي نيست. ما مجبور هستيم يك مينيممي داشته باشيم. برخي ماشينآلات صنعت چاپ يك ميليون و خردهاي قيمت دارد. دارنده اين ماشين صرف نميكند با اين قيمتها كار كند. رك عرض كنم تمام چاپخانهها ورشكسته پنهان هستند.
* با توجه به اينكه چاپخانههاي دولتي در سالهاي اخير وارد بازار كار بخش خصوصي هم شدهاند فكر ميكنيد افزايش قيمتها باعث نميشود آنها در اين بازار فعال تر شود؟
محمدعلي اقبال: مساله چاپخانههاي دولتي داغ دل همه ماست. در اين چاپخانهها ميگويند از اين جيب به اون جيب است. هر قيمتي كه بخواهند در صورتحساب خود درج ميكنند و پول آنرا هم از ارگانهاي ديگر ميگيرند، در آخر سال هم مديرعامل چاپخانه آمار سود چاپخانه را ارايه ميكند تا پورسانت خود را بگيرد. اين است كه چاپخانههاي دولتي نه تنها ضرر نميدهند بلكه سود هم ميدهند چراكه كسي نيست آنها را مميزي كند.
مدير مالي يك وزارتخانه چند وقت پيش از من استعلام كرد. پرسيد فلان كار چاپي چقدر پولش ميشود، وقتي من پاسخ دادم دوبار از من تاييده گرفت. بعد مشخص شد كار را بنده يك ميليون و 200 هزار تومان قيمت داده بودم اما يك چاپخانه دولتي همين كار را 6 ميليون قيمت داده بود. چاپخانههاي دولتي قيمتي حتي بالاتر از 200 درصد ارايه ميدهند. مديران مالي فاكتورهاي چاپخانههاي دولتي را اساساً بررسي نميكنند.
مصطفي تيناي تهراني: چاپخانههاي دولتي نه دولتي به تمام معنا هستند نه خصوصي به تمام معنا. هر جا لازم باشد از محمل دولتي استفاده كنند خود را دولتي جلوه ميدهند اما همين چاپخانهها را با پيچيدگيهاي خاصي خصوصي كردهاند كه بعضاً رقيب جدي براي بخش خصوصي شدهاند. درخواست ما اين است كه اين چاپخانهها كه با وضعيت نادرستي اداره ميشوند و از بيتالمال به نفع عدهاي خاص استفاده ميكنند، يك نظامي پيدا كنند. فاكتورهاي اين چاپخانهها مورد بررسي و مميزي قرار نميگيرد و قيمتهاي آنان با قيمتهاي بخش خصوصي بسيار متفاوت است، آنجا كه بايد پرداختي صورت بگيرد از خرانه دولت انجام ميشود. همين چاپخانهها كارهايي كه در بخش خصوصي با ممانعت وزارت ارشاد مواجه ميشود دريافت ميكنند و با قيمتهاي پاييني انجام ميدهند، اين پول به جيب آن عدهاي ميرود كه چاپخانه را اداره ميكنند. در حقيقت اين چاپخانهها نه تنها سودي براي عموم ندارند كه ضرر هم دارند.
*از گفته شما ميشود استنتاج كرد كه اين چاپخانهها در روابط كاري خود از ارگانهاي دولتي قيمتهاي بالايي را دريافت ميكنند اما وقتي از بخش خصوصي كار دريافت ميكنند با قيمت كمي انجام ميدهند و سود آن هم به جيب مديران چاپخانه ميرود.
مصطفي تيناي تهراني: مبلغ زيادي كارهاي تقلبي در بازار اين مملكت چاپ ميشود. از كالاهاي اتوموبيل گرفته تا كالاهاي آرايشي، اينها كجا چاپ ميشود. اينكه با اين همه ورشكسته در صنعت چاپ عده زيادي در پشت دربهاي وزارت ارشاد براي دريافت مجوز صف كشيدهاند چه كساني هستند؟ اين مقولهها بايد در جايي بررسي شود.