بازار تب دار کاغذ حال خوشی ندارد

کد مصاحبه: ۲۴۷ - تاریخ درج: ۱۳۹۱/۰۷/۰۴ - مشاهده: ۳,۹۷۳

داستان گرانی و کمبود کاغذ همچنان ادامه دارد.در حالی که مسئولان مختلف قیمت بالای کاغذ را حبابی می دانند که خواهد ترکید

رای: ۳.۰۰
توسط ۱ کاربر - رای دهید
 و در صدد کوتاه کردن دست دلالان و عوامل پشت پرده کاغذ هستند،مسئولان بخش خصوصی ریشه مشکلات را عمیق تر از این مسائل می دانند و سیاست گذاری های اشتباه در حوزه اعطای وام تسهیلات زود بازده به کارخانه های کاغذ  سازی،بالا نبردن تعرفه واردات برای حمایت ا ز تولید داخلی،نوسانات نرخ ارز و سیاست های متغیر و بی ثبات و غیر قابل  پیش بینی ارزی و سرمایه گذاری نکردن برای ساختن کارخانه های کاغذ سازی بزرگ را از عواملی می دانند که باعث شده است مشکلات عدیده کاغذ به یکباره بروز کند.می بینید که کاغذ حال و روز خوشی ندارد.
 

 

سید طاهر شبیری،دبیر سندیکای تولید  کنندگان کاغذ و مقوای ایران گوشه ای از این مسائل را بازگو می کند.

برای نشان دادن واقعیت های بازار روز کاغذ و مقوا می توان مطالب را در ذیل چند عنوان به صورت مختصر و مفید بیان کرد.
ابتدا به دو بخش عمده مصرف یعنی کاغذ های مورد استفاده در بسته بندی و کاغذ های تحریر و روزنامه نگاهی می اندازیم
سپس به حدر رفتن باگاس و عدم تولید کاغذ از این موارد اشاره خواهیم کرد.سرانجام به علت العلل گرانی کاغذ یعنی نوسانات
نرخ ارز خواهیم پرداخت.

کاغذ های بسته بندی

بر اساس آمار موجود،تولید سالیانه کاغذ بسته بندی در کشور حدود 540 هزار تن است.این در حالی است که به دلایلی مانند  فرار از مالیات و .... آمار بسیاری از طرح های تجهیز و توسعه ای و کارخانه های جدید التاسیس به وزارت صنعت ،معدن و  تجارت و ادارات صنایع و معادن استان ها ارسال نمی شود.آمار تولید مقوا هم سالانه حدود 70 هزار تن است.

یکی از سیاست گذاری های اشتباه در حوزه کاغذ ،حمایت از طرح زود بازده در این حوزه بود.دولت در زمانی که طرح حمایت  از طرح های زود بازده و بنگاه های کوچک را در دستور کار قرار داد،پروژه های کاغذ را هم مشمول آن طرح کرد.ولی  متاسفانه کارشناسان وزارتخانه های مرتبط فراموش کرده اند که اساسا" کارخانه های کاغذ سازی طرح های کوچک نیستند.

در دنیا مبنا و مقیاس تولید 400 هزار تن است و می گویند زیر 400 هزار تن اقتصادی و مقرون به صرفه نیست.این رقم نیز بر
اساس مصرف انرژی دستگاه های ویزه تولید کاغذ،اتوماتیک بودن ماشین آلات،تعداد پرسنل و کارکنان و ...به دست آمده و  مبنای علمی دارد
.
ما هم بعد از بررسی و تبادل نظر به این نتیجه رسیدیم که این رقم را برای ایران 120 هزار تن اعلام کنیم و قرار شده دفتر  برنامه ریزی وزارت صنعت، معدن و تجارت بعد از این طرح هایی را که زیر این رقم تولید سالیانه داشته باشند،مورد حمایت  قرار ندهد.

اما در حال حاضر ما در ایران با کارخانه هایی مواجهیم که بازه تولید سالیانه شان بین هزار تا صد هزار تن در سال متغیر است
و این تفاوت راهبردی و برنامه ریزی ایجاد می کند.دولت در زمانی طرح حمایت از تولید کارخانه های کوچک را در عین  مخالفت بخش خصوصی مد نظر قرار داد و به سخنان مستدل بخش خصوصی هم گوش نکرد.

بعد از مدتی هم بحث برداشتن یارانه از روی حامل های انرژی مطرح شد و دولت از کارخانجات خواست به سمت مصرف  کمتر و بهینه انرژی سوق پیدا کنند و برای این کار از اتحادیه و سندیکاها هم کمک خواست.اما کارخانه ای که اساسا" تاسیسش منطقی نبوده است و با مصرف انرژی زیاد و راندمان و بازدهی پایین به وجود آمده است چگونه می تواند به صورت  ناگهانی تغییر پیدا کند و به کارخانه مطلوبی تبدیل شود؟!

به عنوان مثال میزان استاندارد مصرف انرزی برای تولید کاغذ 3 تا 5/3 درصد است،در واقع وقتی ماشین آلات شما برای تناژ  بالا طراحی شده باشد،شما در مدت معینی با همان میزان مصرف انرژی و همان تعداد کارگر می توانید مثلا" 5 برابر تولید داشته  باشیدو میزان خروجی دهانه ماشینتان هم بالاتر است.
تولید کننده این ماشین آلات هم در دنیا مثل اتریش و آلمان مشخص است نه  اینکه ما دستگاههای دست دوم و یا در نهایت نو چینی و هندی را به عنوان ماشین آلات پر مصرف تولید کاغذ در تمام کارخانجاتمان ببینیم.

در کل سیاست گذاری های اشتباه دولت در این حوزه باعث بروز چنین مسائلی شده است و نمی توان از کارخانه ها متوقع بود.

در واقع ما در اینجا از راه اندازی کارخانه ای با ماشین و مدیر غیر متخصص حمایت کرده ایم و وقتی مزیت انرژی را از  صنایع گرفته ایم و متوجه مشکلات به وجود آمده پیش رویمان شده ایم، دست به دامان سندیکا شده ایم که دیگر فایده ای ندارد و  حکم نوشدارویی دارد بعد از مرگ سهراب.

به عنوان مثال کارخانه چوب و کاغذ مازندران با این که در سال 76 با سرمایه گذاری بالغ بر 5/1 میلیارد دلار تاسیس  شد،انتخاب ماشین آلات آن درست بود،در نتیجه مصرف انرزی متعادل و استانداری دارد .بسیاری از واحد هایی که به تازگی  راه اندازی شده اند در انتخاب ماشین آلات مشکل دارند و دستگاه هایی را خریداری می کنند که مصرف انرژی بالایی دارند.

یکی از موارد دیگر،گرفتن پروانه بهره برداری مقوا سازی و به جای آن ساختن کاغذ است.این مورد جز تخلف قانونی و بر هم زدن نظم بازار و فرار از پرداختن هزینه های دولتی چه معنا و مفهومی می تواند داشته  باشد؟

الان بالغ بر 20 کارخانه داریم که مجوزشان مقوا سازی است اما در زمینه تولید کاغذ فعالیت می کنند.یا مواردی که فرد  مجوز می گیرد تا از کاه و کلش ،کاغذ تولید کند اما شروع به تولید کاغذ از آخال می کند و بدین صورت نظم بازار آخال را  هم مختل می کند.


متاسفانه ادارات صنایع استان ها هم بر این مساله نظارتی ندارند.به نظر می رسد اگر این مورد به سندیکا محول شود بهتر  می تواند از عهده کار بر آید زیرا هیچ قسمتی در وزارتخانه به اندازه ما تخصصی در این امر ندارد.

کاغذ تحریر و روزنامه

کارخانه چوب و کاغذ مازندران و پارس تنها تولید کنندگان کاغذ تحریر در کشور هستند.انحصار تولید کاغذ روزنامه هم در  دستان چوب و کاغذ مازندران است.

این کارخانه ظرفیت اسمی تولید سالانه 90 هزار تن کاغذ روزنامه یا چاپ و تحریر را  داراست .یعنی به فرض مثال می تواند سالانه 45 هزار تن کاغذ روزنامه و 45 هزار تن کاغذ چاپ و تحریر تولید کند .

البته  این کارخانه 2 خط تولید دارد که امکان تبدیل آن به تولید بعضی از انواع کاغذ نیست هست.کارخانه پارس هم با تولید سالانه 4
تا 5 هزارتن سهمی هر چند اندک و ناچیز از این بازار را داراست.

از سال 1385 و با برداشتن یارانه حمایتی و پرداخت مستقیم  آن به مصرف کننده طبق تصویب کمسیون ماده یک قرار شد از کارخانجات داخلی در مقابل رقبای خارجی حمایت کنند،اما در  عمل این اتفاق نیفتاد و مابه التفاوت تولید را پرداخت نکردند.حتی تعرفه واردات کاغذ هم طی حدود 4 سال بین سال های 85  تا 89 افزایش نیافت و بعد از آن تا حدودی شاهد افزایش تعرفه بودیم.قیمت گذاری کاغذ هم تحت نظارت دولت است و سقف  قیمت برای آن تعیین می شود که کارخانه های داخلی امکان تخلف وتخطی از ان را ندارند و همین موضوع باعث می شود

کارخانه تولید کاغذ داخلی ضرر بدهد.الان کارخانه چوب و کاغذ مازندران روی تولید هر کیلو گرم کاغذ صد تومان ضرر می  دهد ،یعنی با فرض قیمت کاغذ کیلویی هزار تومان می شود ده درصد قیمت فروش ،چون قیمت های تعیین شده به هیچ وجه  منطقی نیست.در این شرایط طبیعی است که کارخانه تولید داخلی از تولید کاغذ تحریر به سمت تولید کاغذ بسته بندی که تعرفه گذاری و سقف قیمت خاصی برای آن وجود ندارد،تغییر کاربری بدهد.الان قیمت کاغذ روزنامه خارجی بین 1450 تا 1680  تومان است،در حالی که قیمت کاغذ روزنامه چوب و کاغذ مازندران 1200 تومان تعیین می شود.و حتی مسئولان برای افزایش  صذ تومانی قیمت کاغذ روزنامه که حداقل تولید کننده داخلی هم متضرر نشود مقاومت می کنند.

سوختن باگاس به جای تولید کاغذ

در کشور ما سالانه حدود 2 میلیون تن باگاس سوزانده می شود که از آن می توان حدود 120 تا 130 هزار تن کاغذ تولید کرد.
برای تبدیل این مقدار باگاس به کاغذ،نیاز به سرمایه گذاری حدود 1/4 میلیارد یورویی است که به طور حتم بخش خصوصی به
تنهایی نمی تواند ار عهده تامین آن بر آید و حمایت های دولتی را می طلبدکه تاکنون چنین مهمی محقق نشده است.

تاثیر نوسانات نرخ ارز

نوسانات نرخ ارز در ماه های اخیر باعث شده تاجر حرفه ای برای حفظ توانش از فروش کالایش خودداری کند.زیرا تا وقتی شرایط بازار روشن نشده است و به یک وضع تقریبا" پایدار نرسیده ،نمی تواند از آینده اش آگاه باشد و چه بسا یک تن کاغذ را  بفروشد و تحت تاثیر نوسانات ارز و بازار حتی قادر به وارد کردن نصف ان مقدار فروخته شده هم نباشد.پس اسم این کار  احتکار نیست و واکنش طبیعی و منطقی تاجر و وارد کننده کهنه کار و با تجربه است.

درباره تخصیص ارز مرجع هم در ابتدا اعلام کردند  شامل کاغذ هم می شود.اما در ادامه شاهد این بودیم که نامی از کاغذ در  گروه بندی های دهگانه برده نشد و هیچ بخشنامه ای هم در این زمینه صادر نشد.

بنا به برخی اظهارات خوشبینانه تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور حدود 60 هزار تن است،در حالی که مصرف کاغذ در  کشور طی یک سال گذشته به 200 هزار تن رسیده که باقی آن از راه واردات تامین می شود.
 
منبع :ماهنامه صنعت چاپ  - شماره 368 - شهریور 1391
 
 
 
 
 

[بازگشت به فهرست]
طبقه بندی شرکتها:
اعضا جدید: ● شرکت باختر گستر پارسیان   ● کاسپین کارتن   ● زیبانقش تبریز   ● کاغذ پاپیروس کاوه   ● یگانه صنعت اسپادانا (ملک مقوا)

logo-samandehi

 
 
تبلیغات متنی