ابتدا خود را برای خوانندگان ما معرفی کنید و اینکه چه تخصصی دارید؟
علی فرهمندی هستم. تقریباً از سال 1376 با صنعت بستهبندی در آن زمان در عرصه کارتن و شرکتهای کارتنسازی در شرکتهای بنام کشور، فعالیت داشتم. چند سالی است که حوزه فعالیت خود را در زمینه انواع مقوا، کاغذ گلاسه، کاغذ تحریر، روکشهای مختلف و به صورت عام، هر چیزی که از خمیرکاغذ مشتق میشود، توسعه دادهام.
ü شرکت مایر ملنهوف و نیز هاینزل سیلز را برای مخاطبان معرفی کنید؟
شرکت هاینزل سیلز وابسته به مجموعه ویلفرید هاینزل، حدود 30 سال است که در ایران فعالیت دارد. 65 سال از تاریخ تاسیسش گذشته است. سالیانه حدود 1 میلیون و 900 هزار تن انواع خمیرکاغذ و مشتقاتش را در دنیا پخش میکند. 26 دفتر در نقاط مختلف دنیا دارد که در ایران در طی 33 سال گذشته، به صورت دفتر نمایندگی فعالیت داشتهاند و به عنوان دفتر مستقیم خود کارخانه نبودهاند. در بازه زمانی خاصی بنده مسئول ونماینده این شرکت بودم و در شرکت دیگری در صنعت کارتن سازی فعالیت داشتم. از سال 2009 دفتر مستقیم مجموعه هاینزل تاسیس شد و بنده مشغول به فعالیت در آن هستم. تفاوتی که این دفتر با سایر 25 دفتر موجود در دنیا دارد این است ما تولیدکننده هم هستیم. ما تولیدکننده خمیرکاغذ و تقریباً یکی از بزرگترین تولیدکنندگان خمیر در اروپا هستیم که با خیلی از شرکتهای فعال داخل کشور به عنوان تامین کننده اصلیشان فعالیت میکنیم. در سال 2009، پس از تاسیس این دفتر، براساس مطالعه و تحقیق عمیقی که انجام شده بود، بحث ادغام این شرکت (دفتر تهران) با شرکت مایر ملنهوف بود که شرکت مایر ملنهوف، مجموعه بسیار بزرگ و 100% خصوصی است. این مجموعه از سال 1913 تاسیس شده است و در واقع قدمتی 100 ساله دارد. شرکت مایر ملنهوف با دارا بودن کارخانههای مختلف در کشورهای مختلف اروپایی، بزرگترین تولیدکننده مقوای پشت طوسی در جهان است. به انضمام اینکه این مجموعه صرفاً تولیدکننده مقوا نیست و در کنار تولید، بحث تبدیل و چاپ را هم دارد که یکی از بزرگترین چاپخانههای گروه زنجیرهای چاپخانه در اروپا نیز است. مزیتی که شرکت مایر ملنهوف دارد، این است که با دارابودن دفاتر فروش در نقاط مختلف جهان و به هرحال حجم تولید و تنوع مقوا، سبب شده که یکی از تعیین کنندگان قیمت مقوا در کل قاره اروپا، شمال افریقا، بخشهایی از خاورمیانه و بخشهایی از امریکای جنوبی باشد. طی مطالعاتی که این شرکت انجام داده بود، در ایران نیز هم در بحث چاپ و هم فروش مقوا سرمایهگذاری کرد.
ü این شرکتها چه نوع مقواهایی و به نام چه برندهایی تولید میکنند؟
کلیه محصولات شرکت با نام MM که مخفف نام مایر ملنهوف است، توزیع میشوند
ü آیا شما نماینده انحصاری در ایران هستید یا کلاً خاورمیانه برعهده شماست؟
خیر. در حقیقت روند معمول به این شکل است که سیاستگذاریهای هرچند کشور در دنیا توسط یک گروه خاص و دپارتمان خاص انجام میشود که اداره مرکزی دفتر تهران، وین است و کل برنامهریزیها، قیمت گذاریها و استراتژیهای کلان در دفتر وین انجام میشود.
ü ما شنیدهایم که هاینزل مبادرت به تاسیس چاپخانهای در کهریزک کرده است، ضمن توضیحات در مورد خدمات این چاپخانه، مدیریت عامل و مدیران شرکت، فعالیت آنها را توضیح دهید؟
من عرض کردم که ما یک مجموعه هستیم و بنده در قسمت تولیدی مجموعه فعالیت میکنم. سرمایهگذاری چاپخانه توسط قسمت دیگر شرکت به نام مایر ملنهوف پکیجینگ انجام شده است. مدیرعامل چاپخانه هم آقای مهندس رحیمی هستند که طبیعتاً خودشان میتوانند توضیحات بهتری در خصوص مجموعهشان به شما ارائه دهند. فقط در این حد میتوانم بگویم که این چاپخانه با توجه به استانداردهایی که رعایت کرده و با توجه به ویژگیهای خاص فنی که دارد، در خاورمیانه تک است و توانایی کیفی و کمی قابل توجهی دارد.
ü جایگاه و اهمیت صنعت کاغذ و مقوا را در جوامع امروزی چگونه میبینید؟
در خصوص کشور عزیزمان ایران، میتوانم بگویم به جز یک شرکت که نسبتاً با کیفیتهای روز جهان همگام است، دیگر شرکتها در بحث صنعت کاغذ، متاسفانه فاصله زیادی با سایر کشورها دارند. بخشی از این مشکلات خارج از کنترل صنعتگران است و بخشی از آن برمیگردد به مشکل نرمافزاری و آموزش و دانش فنی. میبینیم که کشورهایی مثل هند در حال حاضر در مقام صادرکننده تکنولوژی ساخت ماشینآلات هستند ولی ما کماکان در بحث ماشینآلات تقریباً حرفی برای گفتن نداریم، علیرغم اینکه دوستان زیادی در این بازار زحمت میکشند ولی به دلیل اعتقاد نداشتن به نوآوری، کپیهایی است از تکنولوژیهای حداقل مربوط به دو دهه گذشته اروپا و طبیعاتاً آن کارایی وبازده مناسب را ندارند.
ü کیفیت محصولات داخلی را چگونه ارزیابی می کنید؟
بنده در جایگاه یک شرکت بازرگانی خارجی، اگر بخواهم در مورد کیفیت محصولات داخلی صحبت کنم، شاید برداشت جانب دارانهای از حرفهایم شود. منتها از آنجایی که شروع کار خودم در زمینه تبدیل و ماشینآلات بوده است و همچنین تمام اعضای دفتر ما (از جمله خود من) یک دوره آکادمیک در زمینه چاپ و بستهبندی، خطوط تولید و .... در شرکت مایر ملنهوف که یکی از معتبرترین آکادمیهای اروپایی است، گذراندهایم، میتوانم بگویم کاغذهایی که در ایران تولید میشوند، شاید به زور بتوان به آنها کاغذهای تست لاینر درجه سه (TL3) گفت. حدود کمتر از 7 سال است که چند شرکت خصوصی باز وارد تولید کاغذهای شبه کرافت یا فلوتینگ در کنار کارخانه چوب و کاغذ مازندران شدهاند که این شرکتها هم به هر حال در زمینه تامین خمیر یا رسیدن به استانداردهای کاغذهای اروپایی مشکلاتی را دارند. برخلاف ایدهای که در ایران هست که به دنبال تولید کاغذهایی با درصدهای بالای خمیر دست اول (virgin pulp) هستند، در اغلب کشورهای اروپایی و بعضی کشورهای آسیایی به دلیل مسئولیتهای زیست محیطی که دارند و منابع چوبی کمتری که در دسترسشان است، به سمت جایگزینهای چوبی خاص رفتهاند و به دنبال بالابردن پارامترهای فیزیکی و مقاومتی کاغذ بدون استفاده خمیرچوب هستند. کشور ما نیز باید در این زمینه با توجه به محدودیت منابع آبی، منابع جنگلی و مشکلات خاصی که در زمینه برداشت چوب داریم، سرمایهگذاری کند. صنعتگران باید این حساسیتشان را کم کنند و به دنبال جایگزینهای چوبی برای تولید کاغذ باشند. کما اینکه در خیلی از کشورها این کار انجام میشود و ویژگیهای مقاومتی کاغذ تولیدیشان با کاغذی که از خمیر دست اول ساخته شده برابری میکند.
ü چه سیاستهایی را میشود اعمال نمود تا یک بازار رقابتی در جهت حمایت مصرف کنندگان و ارتقاء کیفیت محصول اعمال نمود؟
یک بحث فرهنگی این مقوله دارد و آن هم بحث تفکیک زباله از مبدا است که در خیلی از کشورهای دنیا به صورت فرهنگ درآمده است. شما در هتلها، رستورانها، ادارهجات و .... میبینید که عمدتاً زباله تر و خشکشان را جدا میکنند. حتی الان خیلی از کشورها مثل آلمان و اتریش، کاغذهایی اندود شده و اندود نشده را نیز از هم جدا میکنند و در زمینه جمعآوری کاغذ باطله بسیار قدرتمند هستند. متاسفانه در ایران با توجه به مصرف سرانه کاغذ، نرخ جداسازی زباله خصوصاً کاغذ، نرخ قابل توجهی نیست و میزان زیادی از آن هدر میرود و آن میزانی که قابل بازیافت است، به خاطر اینکه بازیافت به صورت خیلی کلی انجام شده، عمدتاً به درد قشر خاصی از تولیدکنندگان کاغذ میخورد. به دلیل این جمعآوری مخلوطی که انجام میشود، در نتیجه نمیتوان روی کیفیت ثابتی از کاغذ تکیه کرد. به جز چند مجموعه بزرگ مثل چوکا، چوب و کاغذ مازندران و یا کاغذسازی کاوه، عمدتاً سایر کاغذسازیها یا ابزار مناسب برای کنترل کاغذ باطله و حفظ کیفیت مورد نظرشان را ندارند، یا دانش فنی آن را ندارند و یا به لحاظ مالی برایشان صرفه اقتصادی ندارد. به هر حال نتیجه ثابت است، این اصول رعایت نمیشوند.
ü با توجه به وضعیت تحریم بانک مرکزی و تهدیدات جهانی، شرکت شما به چه صورت قادر به همکاری با واردکنندگان در جهت تسهیلات و گشایش اعتبارات است؟
تجربه نشان داده است که شرکتهایی که در ایران در صنعت کاغذ در حال فعالیت هستند، تا جایی که توانستهاند در کنار مصرف کننده ایرانی ایستادهاند. شرکت ما علیرغم اینکه در سال 2009 خیلی از شرکتهای خارجی در حال خروج از ایران بودند، تصمیم به سرمایهگذاری در ایران به صورت دفتر مستقیم نمودند. بنابراین این شرکت نوع نگاهش را عوض کرد و نگاه پایدارتری را برنامهریزی کرد و طبیعتاً همگام با فشارهای مختلفی که روی کشورمان است، بویژه در بحث تجارت و در زمینه بانکی و باربری، شرکت ما توانسته با بهرهگیری از کانالهای متعددی (25 کشوری که فعالیت میکنند) که دارد به نحوی به صورت برنامهریزی شده و بدون وقفه وظیفه تامین کاغذ خود را در خصوص مشتریانش انجام دهد. علیرغم کلیه فشارهای اقتصادی جهانی که در سال 2011 دنیا با آن مواجه بوده و مشکلات عدیدهای که اتفاق افتاد، مثل تغییراتی که در کشورهای عربی و شمال افریقا انجام شد، شرکت مایر ملنهوف با برنامهریزی که انجام داد در سال 2011 حدود 11/1% رشد فروش داشت.
ü در مجموع آینده صنعت کاغذ و مقوا را چگونه میبینید؟
صنعت کاغذ و مقوا بحث بسیار کلانی است. یکسری بحثهای اقلیمی است در خصوص تولید، یکسری مسائل مربوط به دسترسی به منابع اولیه بابت تولید است و دسترسی به تکنولوژی ساخت برای تولید که در تمام این زمینهها درصد کمی بومی سازی انجام شده است. در واقع ما وابستگیمان به مواد اولیه تولید کاغذ و مقوا و تولید ماشینآلات و همچنین وابستگیمان به دانش فنی، کماکان بسیار بالاست. با وجود اینکه تلاشهای بسیاری انجام شده، بویژه در 6-5 سال اخیر تغییرات و پیشرفتهای زیادی داشتهایم. در نمایشگاههای مختلف از جمله نمایشگاه چاپ و بستهبندی، شاهد تلاش دوستان و صنعتگران ایرانی در این زمینه هستیم اما برای یک جمعیت 70 میلیونی و یک بازار مصرف رو به رشد ایران، این تلاشها یا خیلی دیرهنگام انجام شده و یا اگر بخواهیم خیلی مثبت به آن نگاه کنیم، باید سرعتش را بیشتر کنیم. با این سرعت خیلی جایگاهی در این زمینه نخواهیم داشت.
ü کلام آخر؟
در آخر میخواهم در مورد مجلات تخصصی مانند مجله شما صحبت کنم. تنوع مجلات و اطلاعات بسایر خوب است و بحث حرفهای است. منتها در کنار این نشریات تخصصی بویژه در زمینه کاغذ، چاپ و بستهبندی، به نظر بنده جای یک دید نو و تقویت اطلاعرسانی خالی است. ما بحثهای فنی و تخصصی در یکسری مجلات چاپ و بستهبندی داریم منتها این مجلات از یک سطحی شروع شدهاند که بحثهای پایهایتر در آنها در نظر گرفته نشده است. شاید نیاز باشد که اینها از سطحهای پایهایتری به این مباحث بپردازند. تکنولوژیهای روز جهان بررسی میشود که اینها بسیار خوب است اما واقعیتی که در حال حاضر در چاپخانههای ما اتفاق میافتد چیست؟ آیا واقعاً به آن حد تکنولوژی رسیدهاند؟ در حقیقت منظورم این است که این صنعت کاغذسازی و چاپ و بستهبندی در زمینه دانش فنی و نرمافزاری دارد آسیب میبیند. در ایران دستگاههای چاپ خوب زیاد داریم، اما چرا کیفیت چاپ ما روی همان کاغذی که از همان کشور وارد کردهایم و مرکبش هم از همان کشور خریدهایم و در واقع مواد اولیه یکی است اما خروجی به صورت فاحشی تفاوت دارد و این مربوط به دانش اصولی و فنی است. خیلی از چاپخانهها و کارخانجات آشنایی با ویژگیهای تکنیکی کاغذ ندارند و این به مسیر تهیه کاغذ در ایران برمیگردد. پروسه تهیه کاغذ در ایران سنتی است و عمدتاً کاغذ و مقوا ابتدا در بازار تهران و یا شهرستان منتقل میشود و بعد چاپخانهها و شرکتها از این بازار کاغذ مورد نظرشان را تهیه میکنند. این مسیر منسوخ شدهای در دنیاست. مشتریان ما مستقیماً خود چاپخانهها هستند. در واقع روند معکوسی ما در ایران داریم. بنده بسیار تمایل دارم که در این حوزه فنی فعالیت بیشتری شود. شرکت ما با ترجمه و تالیف یکسری مباحث فنی و ارائه آنها به مشتریانش، سعی کرده است دانش فنی چاپخانهها و مشتریان خودش را بالا ببرد و بازدیدهای فنی رایگان برای مشتریانش فراهم کرده است.
"از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادید از شما بسیار متشکریم. امیدواریم که همواره در عرصه این صنعت بزرگ موفق و موید باشید."
نشریه چکسه : شماره چهارم - اسفند ماه 1390