مصاحبه اختصاصي با آقاي محمد رضا نوروزي هنرمند محبوب

کد مصاحبه: ۱۳ - تاریخ درج: ۱۳۸۵/۱۰/۱۹ - مشاهده: ۲,۷۳۳

لطفا خودتان را معرفي فرمائيد
بسم الله الرحمن الرحيم . من محمد رضا نوروز معروف به نوروزي هستم نمي توانم بگويم بازيگر هستم بلكه در شرف يادگيري صنعت وتكنيك بازيگري هستم

رای: ۳.۵۰
توسط ۲ کاربر - رای دهید

بسم الله الرحمن الرحيم . من محمد رضا نوروز معروف به نوروزي هستم نمي توانم بگويم بازيگر هستم بلكه در شرف يادگيري صنعت وتكنيك بازيگري هستم و به هيچ عنوان يك بازيگر را هنرمند نمي دانم بلكه معتقدم كه يك بازيگر شايد بتواند با استمرار و پيگيري و زحمت و با انگيزه بتواند هنرمند بشود. به همين دليل است كه چندين ساله كه لغت آرتيست را ديگر آمريكايي ها و اروپايي ها استفاده نمي كنند و كلمه اكتوررا استفاده مي كنند كه از عمل مي آيد( action ) من خودم را بعنوان يك صنعتگر مي دانم كه يك سري ابزار دارد و بايد يادبگيرد كه با مهارت ازاين ابزار ها استفاده نمايد مثل يك بنا مثل اوست علي بنا كه مسجد شاه اصفهان را ساخته و يا حمام وكيل . من درسال ١٣٤٨ دريك فيلم سينمائي به اتفاق بهروز وثوقي وحبيب الله بلوربازي كردم ولي بعلت فقرخانوادگي علاوه براينكه تشويق نشدم بلكه دوتا تو گوشي هم خوردم ، چون معمول نبود پسرها در سينما بازي كنند و همين طوري درروزمرگي زمان حل شديم تا حدود ٨ سال پيش كه من مسئول روابط عمومي دانشگاه علم وصنعت بودم . گروهي خواستند فيلمي به نام زلزله بسازند و من هم كمكشون كردم تا اينكه در نهايت ازمن به دليل آشنا بودن به دوزبان و شكل ظاهري دعوت بعمل آمد تا آنها را در فيلمي همراهي كنم . من هم قبول كردم و ازآن پس ازمن دعوت كردند كه بازيگري كنم ، من اولين دوره كلاس هاي بازيگري را خدمت آقاي امين تارخ بودم كه خيلي چيزها ياد گرفتم بعد از آن كارم بقدري زياد شد از كار سابقم استعفا دادم و عضو خانه سينما شدم و تا حالا حدود ١٠٢ يا ١٠٣ تا سريال كاركردم كه ميشود سر نخ - به رنگ صدف - روزهاي زندگي - بچه هاي ناقلا - مسافر - ياد داشتهاي كودكي و پليس جوان وپشت كنكوريها را عنوان نمود و چند تا سينمايي كار كردم مثل زني بنام شيطان - چتري براي دونفر - شيفته - دلباخته - جوانه هاي اميد - فوت آوا ......

با توجه به تجربياتي كه شما داريد چه پيشنهادي به جوانهايي كه مي خواهند وارد عرصه سيما و بازيگري بشود مي نمائيد؟

بازيگري شغل بسيار فريبنده اي و جذب كننده است براي جوانها، بازيگري تو مملكت ما ديگر يك حرفه نيست با توجه به نرخ بيكاري و جوان بودن كشور ، گرايش به اين صنعت بسيار زياد شده درحال حاضر متقاضي زياد است و عرضه كم ، صنعت سينما هم در افول و ركود است بعلت بيكاري جوانان ، راحت ترين وسيله براي رو آوردن به منبع درآمد كه هم فال باشد و هم تماشا سينما و تلويزيون است . از نظر من انگيزه بازيگري فقط به بازيگري ختم مي شود بلكه چيزهاي ديگري از قبيل فيلمبرداري - گريم - صدابرداري - كارگرداني - فيلم نامه نويسي و غيره كه وابسته به صنعت سينما است هست . ولي ٩٩% افراد جذب بازيگري مي شوند چون مردم مي خواهند محبوب شوند واگر جواني بخواهد ويلون بزند چون در طي مدت زياد ١٠ تا ١٥ سال طول مي كشد تا استاد شود ومردم او را بشناسند به طرف بازيگري رومي آورند درفيلم سلام سينما مي بينيم كه آقاي مخملباف از دختري سوال كرد براي چه مي خواهي بازيگر شوي و او گفت براي اينكه مي خواهم پسر همسايه كه مي شناسم وبه آن علاقه دارم به من توجه بكند بعد از دوسال كه آقاي مخملباف فيلم گبه را ساخت و نقش اصلي را به همين دختر داد و ما مي بينيم كه اين دختر ديگر توجه اي به آن پسر همسايه نكرد ما مي توانيم بازي بكنيم يعني ادا در بياوريم اين ساده است بازيگري به عنوان يك هنر كه انسان بتواند با آن زندگي بكند خيلي مشكل است چرا چون بازيگري در سينما مختص انسان است و انسانها و آدم ها كساني نيستند كه هستند آنها كساني هستند كه بودند يعني چه ؟ يعني اينكه انسان تابع مستقيم وراثتي است . مثل قيافه - رفتار - امراض - خوبي و بدي هاي ژنتيكي - دومين مسئله محيط است سومين مسئله تربيت و آموزش است چهارمين مسئله ارتباطات است كه اين ارتباطات در زندگي ماها خيلي مسائل انفعالي و انبساطي بوجود مي آورد خيلي از ماها را مغرورميكند يا مكسور. ما مي بينيم كه در حرفه سينما هيچكدام ازبازيگرها از پرده اشراف نيستند . همه بازيگران ازطبقات متوسط و رنج

كشيده هستند چون درد آشنا هستند. درسينما قديم مي بينيم كه اگر صداي يك هنرپيشه خوب نبود براي او صدا مي گذاشتند ولي در حاضر صداگذاري بر روي يك فيلم هزينه زيادي دارد و از هنرپيشه اي استفاده مي نمايند كه هم صورت زيبا يي داشته باشد و هم صداي خوبي . براي بازيگر شدن اگر آن رابه عنوان يك شغل نگاه كنيم كه ابزاري مي خواهند اين ابزار اول صورت است و آناتومي بدن و ميمك صورت بعد صدا است وتن صدا و پرورش صدا و آمادگي و بهره برداري ازاين صدا. سوم احساس است مابايد حس داشته باشيم ( بزرگترين آزمايشگاه يك بازيگر جامعه است ) صرفا به خاطر داشتن يك قيافه و تيپ خوب نمي شود بازيگر شد بايد حس هم داشته باشيم .چهارم انديشه است ، شامل دقت است و تخليل و تمركز است . يك بازيگر بايد همه اش تخيل نمايد و درعين تخيل بايد تمركزنمايد وقتي كه يك بازيگر يك نقش را ايفاد مي كند بايد او در تخيل خود ببيند و آن را انجام دهد. يك بازيگر براي ساختن يك كاركتر جديد بايد با آگاهي از شخصيت گذشته اش جدا شود .

لطفا بفرمائيد آيا بازيگران پول دارهستند؟

بهترين جواب اين است كه به خانه سينمابرويد و آنجا پرس و جوكنيد وسوابق هنرمندهايي را كه مردم براي آنها دست و پا مي شكستند زندگي شان چگونه است خيلي از آنها مشكلات متعدد اقتصادي دارند آيا همه فوتباليست ها ثزوتمند هستند يا فقط چند تايي از آنها پول دارند در صنعت بازيگري هم به همين صورت است هر كسي كه بخواهد وارد سينما شود بايد از نظر مالي تامين باشد و بعدا وارد سينما گردد.

از تمام فيلم هايي كه بازي كرده ايد كدام را خودتان بيشتر دوست داريد؟

اول يادداشتهاي كودكي است و بعدا هم پليس جوان ( نقش آقاي توراني ).


[بازگشت به فهرست]
طبقه بندی شرکتها:
اعضا جدید: ● کارتن سازی فرفره   ● اطمینان صنعت فردا   ● فولاد کاوان   ● نیل مرکب اشتهارد   ● رادسلولز تبریز
تبلیغات متنی