مصاحبه با آقای مهندس عباس کاویانی

کد مصاحبه: ۱۲۷۶ - تاریخ درج: ۱۴۰۳/۰۶/۱۸ - مشاهده: ۱۵۴

سـرمایه‌گذاری درآموزش‌های تخصصی رمـز پـیشرفت صـنعت کاغـذ

رای: ۳.۰۰
توسط ۴ کاربر - رای دهید
عباس کاویانی در سال 1354به استخدام کارخانه کاغذسازی پارس درآمد و تا سال  1359 در این گروه فعالیت داشت و سپس به عنوان مامور و کارشناس از کاغذسازی پارس با گروهی به عنوان راه‌انداز و تکمیل‌کننده نصب شرکت کاغذ چوکا در گیلان، وارد همکاری شد.
پس از یک‌سال تلاش در کارخانه چوکا، به درخواست مدیریت آن مجموعه، به عنوان کارشناس، جذب شرکت چوکا شد.
به تدریج در سال‌های بعد در کارخانه‌های مختلفی از جمله حریر خوزستان، کاغذ مازندران، کاغذ غرب و کاغذ سنقر مشغول به فعالیت شد و تا سال 1374 در کاغذسازی‌های ایران به یادگیری و کسب تجربه پرداخت.
اما سرنوشت به‌گونه‌ای رقم خورد که در سال 1375 برای ادامه تحصیل و یادگیری بیشتر به خارج از کشور رفت.
کاویانی در سال 1396 با هدف کمک به کارخانه‌های کاغذسازی دارای مشکل، به ایران بازگشت. مشروح گفت‌وگوی ما با این فعال صنعت کاغذ و مقوا به نظر خوانندگان ارجمند می‌رسد.
 
در ابتدا که از ایران مهاجرت کردید، در چه رشته‌ای تحصیل کردید و در کجا اشتغال به کار داشتید؟ 
سال 1375 برای ادامه تحصیل در رشته تکنولوژی تولید خمیر کاغذ عازم ایتالیا شدم و مدرک لیسانس و ارشد خود در رشته pulp and paper technology را از ایتالیا و اتریش اخذ کردم.
در این دوران، به آموزش طراحی و شناخت تجهیزات کاغذسازی پرداختم. فلسفه هر تجهیز، شرایط کار آن و اینکه هر دستگاه باید چه کاری انجام دهد و چه زوایایی دارد که چه نقش‌های سری در آن نهفته است، از جمله مواردی بود که آموختم. تا سال‌های 1396 مشغول به تحصیل و کسب تجربه بودم. از تجاربی که هم در آموزش دیدم و هم در عمل کسب کردم، رفع اشکالات محصول، کنترل کیفی و فرمولاسیون انواع کاغذها بود و اینکه چگونه باید کاغذی ساخته شود که قابلیت رقابت و صادرات داشته باشد.
بعد از تکمیل تحصیلات و آموزش‌هایی که برای یک کاغذساز از لحاظ فنی، تکنیکالی و فرآیندی ضروری است، به این نتیجه رسیدم که باید به کشور بازگردم، با این امید که بتوانم به کاغذسازی‌های ایران که دچار مشکلات عدیده‌ای هستند، کمک کنم. 
در زمینه طراحی، راه‌اندازی و مدیریت کارخانه‌های کاغذ کشور با چه مشکلاتی مواجه بوده‌اید؟
پس از بازگشت به ایران، اولین کارخانه‌ای که فعالیت خود را در آن آغاز کردم، کارخانه مقوای اردستان بود و تا زمان نصب، آماده‌سازی و راه‌اندازی کامل این کارخانه، در آن خدمت کردم.
پس از آن، به سوی انجام مشاوره کوتاه‌مدت و بلندمدت در شرکت‌های مختلف رفتم و در این مسیر خدماتی ارائه دادم که مورد رضایت بوده است.
البته این نوع کارها سلیقه‌ای هستند و ممکن است که همه را راضی نکند و انتظار اینکه بتوان کل رضایت افراد را جلب کرد، انتظاری بالا است. در کارخانه‌ها اختلاف سلیقه‌ها، سوءتفاهم‌ها و سوءتعبیرها امری عادی است و این مسایل باعث شده که صنعت کاغذ در ایران نتواند بنده را به‌طور کامل راضی کند تا بتوانم کاری اساسی انجام دهم.
برای انجام کارهای مختلف با مقاومت‌ها و مخالفت‌هایی مواجه شده‌ام که کار را مشکل می‌کند، اما همچنان مصمم هستم و امیدوارم که بتوانم حداقل در یک یا 2 کارخانه، کاغذ باکیفیت و مطابق با توان کشورمان را به بازار عرضه کنم. هنوز امید دارم و تلاش می‌کنم که اثری مثبت بگذارم و کاغذسازی‌های ما نیز مانند کاغذسازی‌های اروپایی، بتوانند با استفاده از حداقل ماشین‌آلات، بهترین کیفیت را با پایین‌ترین هزینه ارائه دهند.
 
به نظر شما تولید کاغذ و مقوا در ایران با چه مشکلات و مسایلی همراه است؟
مشکلات اساسی کاغذسازی در ایران شامل آموزش، قانون کار و نوسانات نرخ ارز است.
در کارخانه‌ها هیچ درصدی برای آموزش کنار گذاشته نمی‌شود و همگی به صورت سنتی به هم آموزش می‌دهیم.
به نظر بنده، باید سرمایه‌گذاری بیشتری در آموزش علمی و به‌خصوص در زمینه کاغذ و خمیر صورت بگیرد و آموزش کلاسیک و سنتی با هم ترکیب شود، زیرا انتقال تجربیات درست یا اشتباه از کارخانه‌های قبلی، کار درستی نیست.
به شدت بر آموزش تاکید دارم و چالش اصلی در کاغذسازی را نبود آموزش صحیح می‌دانم.
به نظر می‌رسد که باید مهندسین، مشاورین و کارکنان ما به‌روز شوند، زیرا بدون به‌روزرسانی دانش، از نظر طراحی خطوط و کنترل کیفی نیز نمی‌توانیم پیشرفت کنیم. مساله دوم، نوسان نرخ ارز است که متاسفانه به دست دولت کنترل می‌شود و تمام صنایع از این نوسانات ضربه می‌خورند.
زمانی که یک قطعه را سفارش می‌دهند تا زمان رسیدن آن، تعرفه گمرکی تغییر می‌کند و قیمت دلار بالا و پایین می‌شود و این مسایل باعث مشکلات بسیاری در ترخیص کالاها از گمرک می‌شود.
این مسایل و مشکلات در کاغذسازی وجود دارد، اما اگر به فکر باشیم، شاید بتوانیم آسیب‌های ناشی از تحریم‌ها و نوسان ارز را با آموزش کاهش دهیم.
مشکلات دیگری مانند قطع برق در تابستان و قطع گاز در زمستان نیز وجود دارد که واقعا چالش‌برانگیز هستند.
به عنوان مثال، بنده در حال حاضر در جایی کار می‌کنم که روزهای یکشنبه و چهارشنبه به دلیل قطع برق، تعطیل است.
اگر یکشنبه برق نیست، کارگر باید دوشنبه ماشین را تنظیم کند و تا زمانی که کاغذ روی روال عادی تولید بیاید، سه‌شنبه تمام می‌شود و چهارشنبه دوباره برق قطع می‌شود. این موضوع باعث می‌شود که تولید و انبار کردن کاغذ با مشکل مواجه شود. 
تحریم‌ها و اثرات ناشی از آن، چه تاثیری بر فرآیند تولید کاغذ در کشورمان دارد؟ 
در خصوص تحریم‌ها و نیازهای کشور به مواد اولیه خارجی، معتقدم که بخشی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت کاغذسازی را باید از خارج وارد کنیم، اما میزان این مواد بسیار محدود است.
کشور ما از پتانسیل‌های بسیاری برای تولید کاغذ از منابع داخلی از جمله نیشکر، درختان خرما، پنبه، ساقه‌های علفی مانند ذرت، گندم، جو و حتی شاهدانه برخوردار است. همچنین درختان صنوبر که در مناطقی مانند مراغه و کرمانشاه قصد اجرای طرح‌های کشت آن را داشتیم، پتانسیل بسیاری دارند، هرچند که متاسفانه این طرح‌ها نیمه‌تمام ماندند.
تا چه اندازه می‌توان با کشت صنوبر، خمیر کاغذ تولید کرد؟
 ایران استعداد بالایی در کشت صنوبر دارد و می‌تواند به تولید خمیر کاغذ از این منابع بپردازد، اما نیازمند برنامه‌ریزی و زمینه‌سازی مناسب است که این وظیفه دولت و مسئولان مربوطه است.
متاسفانه به جای کشت صنوبر و استفاده از ظرفیت‌های کشور برای تولید خمیر، شاهد آن هستیم که صنایع با تشویق برخی از مسئولان، به سمت تولید کاغذ پلیمر معدنی رفته‌اند.
این در حالی است که تولید کاغذهای پلیمر معدنی به شدت به بازار کاغذ کشور آسیب می‌زند.
این نوع کاغذها با مقواها و کارتن‌های سلولزی مخلوط می‌شوند و با گذشت زمان، بازیافت آن‌ها و افزایش تولیدشان بسیار دشوار خواهد شد و این مساله به یکی از چالش‌های آینده کشور در زمینه پیدا کردن کاغذ و ضایعات سلولزی تبدیل خواهد شد.
 
نمی‌دانم افرادی که مجوز تولید کاغذهای معدنی و پلیمری را صادر و این صنعت را تشویق می‌کنند، به چه چیزی فکر می‌کنند. در حالی که ما منابع سلولزی فراوانی در کشور داریم، چرا باید به سمتی برویم که هیچ کشوری تا این حد به آن تشویق نکرده است؟ تنها دلیل آن صرفه‌جویی در مصرف آب و عدم استفاده از جنگل و چوب است که توجیه مناسبی برای از بین بردن صنایع کاغذسازی سلولزی کشور نیست.
به منظور جلوگیری از تعطیلی کارخانه‌ها چه اقداماتی باید انجام داد؟
با افزایش تولید کاغذهای معدنی و پلیمری، کاغذهای سلولزی کم‌کم از بین خواهند رفت و 160 کارخانه کاغذسازی فعلی که به ضایعات سلولزی وابسته هستند، تعطیل خواهند شد.
راه جلوگیری از تعطیلی کارخانه‌ها این است که دولت به جای تشویق به تولید کاغذهای معدنی و پلیمری، کشت صنوبر، استفاده از ساقه‌های علفی و توسعه کشت پنبه را تشویق کند تا بتوانیم خمیرهای با کیفیت عالی برای کاغذسازی تولید کنیم و این صنعت را از خطرات آینده نجات دهیم.
در رابطه با خودکفایی در تولید کاغذ و مقوا چه نقطه نظری دارید و آیا این موضوع امکان‌پذیر است؟
ما می‌توانیم به طور کامل خودکفا شویم و وابستگی به منابع خارجی را کاهش دهیم.
وقتی به کاشت پنبه می‌پردازیم، بهترین الیاف بلند را داریم که می‌تواند نیازهای صنعت کاغذسازی را تامین کند.
علاوه بر این، می‌توانیم با کاشت درختانی مانند اکالیپتوس یا دیگر خمیرهای مشابه که قادر به تقویت الیاف هستند، ترکیبی ایجاد کنیم که هم نقش الیاف بلند و هم الیاف کوتاه را پر کنند.
همچنین ما در ایران مواد شیمیایی مشابه داریم؛ چه از منابع گیاهی و چه از پتروشیمی که می‌توانند جایگزین مواد وارداتی شوند.
بنده مخالف این تفکر هستم که وابستگی به برخی مواد و تحریم‌ها مانع از پیشرفت ما شده، بلکه آنچه جلوی پیشرفت ما را گرفته، خودمحدودسازی است؛ یعنی ما خودمان را محدود کرده‌ایم و از فکر کردن به راه‌های جایگزین بازمانده‌ایم. منابع بسیار زیادی در کشور داریم که اگر به درستی روی آن‌ها سرمایه‌گذاری شود، نیازی به خارج نخواهیم داشت.


 
آیا سرمایه‌گذاری در صنعت کاغذسازی کشور توجیه اقتصادی دارد؟ 
در مورد سرمایه‌گذاری در صنعت کاغذسازی کشور، معتقدم که این حوزه پس از نفت و پتروشیمی، بهترین زمینه برای سرمایه‌گذاری است.
به جای اینکه دولت سرمایه‌گذاری کند و ما را به سمت کاغذهای معدنی و پلیمری سوق دهد، باید سرمایه‌گذاری و تشویق کند که از منابع داخلی مانند پنبه، صنوبر، اکالیپتوس، درختان سریع‌الرشد، نیشکر و درخت خرما برای تولید خمیر و کاغذ بهره‌برداری کنیم، زیرا در این زمینه واقعا فقیر هستیم و حمایتی وجود ندارد. این در حالی است که اگر از منابع طبیعی و کشاورزی خودمان بهره‌برداری کنیم، هیچ نیازی به منابع خارجی نخواهیم داشت و این سرمایه‌گذاری به موفقیت خواهد رسید.
بنده نگران آینده کاغذ ایران هستم. دولت در حال حاضر تشویق می‌کند و در کل استان‌ها حداقل یک یا دو کارخانه ساخت شبه کاغذ پلیمری معدنی ایجاد می‌شود. شعار این است که «چوب نیاز نداریم و آب کم مصرف می‌کنیم.» اما باید پرسید که این به چه قیمتی تمام می‌شود؟
آیا در 7 تا 8 سال آینده این 160 کارخانه فعال سلولزی هنوز می‌توانند ضایعات کاغذ سلولزی برای تولید کاغذ داشته باشند یا باید از کشورهای دیگر التماس کنند تا ضایعات سلولزی به آن‌ها بدهند؟
آیا با این شرایط، می‌توانیم رقابت کنیم و محصولات خود را بفروشیم؟ 
تصمیم فعلی دولت با شعار استفاده کمتر از آب و عدم نیاز به جنگل، مبنی بر اینکه ترجیح می‌دهد، صنایع معدنی پلیمری در استان‌ها رشد کنند، به قیمت تعطیلی 160 کارخانه فعال در 5 تا 6 سال آینده تمام می‌شود.
به جای این اقدامات، باید سرمایه‌گذاری گسترده‌تری در حوزه کشت پنبه و تولید پارچه، خمیر کاغذ و روغن‌کشی انجام شود و باید توسعه کاشت درخت خرما تشویق شود. تشویق به کشت صنوبر در کنار باغات کشور، تولید خمیر از نیشکر و بهره‌برداری از ظرفیت‌های موجود در صنایع کاغذسازی مانند کاغذ پارس و دیبای شوشتر که از باگاس برای تولید کاغذ استفاده می‌کنند، راه‌حل‌های منطقی‌تری است.
این صنایع نیز با مشکلاتی مانند نوسانات ارز، قطعی برق و گاز و چالش‌های محیط زیستی روبه‌رو هستند.
به نظر بنده، سرمایه‌گذاری در این حوزه باید بسیار گسترده‌تر و هدفمندتر باشد. بدون شک کاغذسازی می‌تواند بعد از نفت و پتروشیمی، موفق‌ترین سرمایه‌گذاری در کشور باشد، به شرطی که مشکلات فعلی آن برطرف شود. یکی از مهمترین این مشکلات، عدم آموزش مناسب است و نه‌تنها در دانشگاه‌ها ضعف آموزش در زمینه کاغذسازی وجود دارد، بلکه در خود کارخانه‌ها نیز روند آموزش به صورت سنتی و موروثی دنبال می‌شود. این وضعیت باعث می‌شود تا کارگران و مهندسان قدیمی که ممکن است به روش‌های قدیمی و نه‌چندان درست عادت کرده باشند، این دانش ناکافی و قدیمی را به نسل جدید منتقل کنند. این انتقال سنتی نه‌تنها خطرناک است، بلکه به دلیل عدم به‌روزرسانی دانش، موجب عقب‌ماندگی این صنعت خواهد شد.
به نظر شما برای دستیابی به موفقیت در صنعت کاغذسازی، دولت باید چه اقداماتی انجام دهد؟
برای موفقیت در صنعت کاغذسازی، لازم است که آموزش‌ها به‌روز شوند و دولت باید در این زمینه حمایت جدی انجام دهد.
سرمایه‌گذاری در آموزش مدرن و تخصصی می‌تواند نقش کلیدی در پیشرفت این صنعت ایفا کند.
علاوه بر این، دولت باید با حمایت از سرمایه‌گذاری در زمینه کشت منابع تولید خمیر کاغذ، زمینه‌سازی لازم را برای تولید داخلی فراهم کند.
مناطق جنوبی و جنوب شرقی کشور ظرفیت بالایی برای کشت درخت خرما دارند که می‌توان از این درختان برای تولید محصولات مختلف از جمله خمیر کاغذ بهره برد.
همچنین در شمال غربی کشور، امکان کشت پنبه وجود دارد که از آن می‌توان برای تولید پارچه، کاغذ، خمیر کاغذ و حتی روغن استفاده کرد.
این منابع، به دلیل قابلیت چندمنظوره بودن، می‌توانند اقتصاد منطقه را نیز تقویت کنند.
برای تحقق این اهداف، همکاری و همفکری نهادهای مختلف از جمله محیط زیست، منابع طبیعی، جنگلداری، جهاد کشاورزی و صنایع ضروری است.
این نهادها باید به جای ایجاد مانع برای یکدیگر با هم همکاری کنند تا راه‌حل‌های مناسب و عملی برای توسعه این صنعت پیدا کنند. به این ترتیب، می‌توان امیدوار بود که صنعت کاغذسازی کشور به سطحی برسد که نه‌تنها نیاز داخلی را تامین کند، بلکه بتواند در بازارهای جهانی نیز رقابت کند. 
 
 

[بازگشت به فهرست]
طبقه بندی شرکتها:
اعضا جدید: ● رادسلولز تبریز   ● گروه صنعتی بلور کاوه   ● مهبد کاغذ فردا   ● توسعه انرژی مهرآراد   ● مهبد کاغذ فردا
تبلیغات متنی