کد مقاله:
۴۱۵
- تاریخ درج:
۱۳۹۰/۰۴/۰۱
- مشاهده:
۳,۰۴۵
معروف است که گفته میشود ”بستهبندی لباس کالاست“. این تعبیر، تعبیر اشتباهی نیست. اما همه کارکردهای بستهبندی را توجیه نمیکند. در واقع میتوان گفت این تعبیر، شرط لازم برای بستهبندی است اما شرط کافی محسوب نمیشود.
اگر تنها به این که بستهبندی لباس کالا باشد بسنده کنیم همه تدابیر و حواس ما متوجه کالا و بدین ترتیب سیاستهای بستهبندی ما کالامحور خواهد بود. چنین نگرشی تنها برای شروع کار مناسب است.
در واقع همه مدیران واحدهای تولیدی، خودآگاه یا ناخودآگاه در حال مدیریت محصول خود هستند. اما مدیریت ایشان، بنا به علل گوناگون میتواند بهترین تا بدترین کیفیت را داشتهباشد. هر چه مدیران واحدهای تولیدی از روشهای مدیریت محصول آگاهی بیشتری داشته و برای آن تدابیری اندیشیدهباشند، حضور موفقتری در بازار خواهند داشت. وقتی در حوزه مدیریت محصول بحث میکنیم باید برای هفت گزینه شاخص آن، تعریفی داشتهباشیم. اگر نه محصولات ما در مراحل گوناگون تولید تا مصرف دچار سلیقه گرایی کارمندان و مدیران فرعی خواهد شد.
هفت گزینه شاخص در مدیریت محصول عبارتند از کارکرد محصول Functionality، نمایش محصول Appearance، کیفیت محصول Quality، بسته بندی محصول Packaging، نام تجاری محصول Brand، ضمانت محصول Warranty، پشتیبانی محصول . Service/Support
همان طور که معنی و مفهوم واژههای بالا نشان میدهد همه این واژهها به ویژگیهایی اشاره دارند که با شخصیت و حیثیت تولیدکننده ارتباط مستقیم دارد. امروزه تولیدکنندگان موفق سعی دارند بسیاری از گزینههای بالا را در قالب بستهبندی کالا به اطلاع مشتری برسانند. نمایش، نام تجاری، ضمانت و پشتیبانی کالا از جمله مواردی هستند که اغلب از سوی بخش بازرگانی پیگیری شده و میتوانند در بستهبندی کالا اجرا شوند. بنابراین امروزه عامل تعیینکننده و تاییدکننده بسیاری از فاکتورهای شخصیتی تولیدکننده همان بستهبندی است. تمام کارشناسان نام تجاری(برند) که به غولهای تجاری دنیا در زمینه توسعه نام تجاری ایشان مشاوره میدهند در کنفرانسهای برند در سراسر جهان بر این نکته تاکید دارند که بستهبندی یکی از مهمترین عوامل ارتباط با مشتری و علاقمند کردن او به نام تجاری کالا هستند. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که ما مطابق آن چه در جهان رایج است بپذیریم که همه تصویری که مصرفکنندگان از شخصیت تولیدکننده دارند امروز در نام تجاری یا همان برند خلاصه شدهاست.
بنابراین امروزه بستهبندی با نام تجاری مترادف شدهاست و نام تجاری یعنی همه شخصیت تولیدکننده یا صاحب کالا.
شاید از قدیم هم بستهبندی کالا تا حدی به عنوان نمادی از طرز تفکر، مدیریت و میزان توجه تولیدکننده به مصرفکنندگان شناخته شدهبود. اما امروزه در صحنه رقابتهای تجاری این موضوع تا حد یک سلاح برای از میدان به در بردن رقبا استفاده میشود. مشتری از بد بودن بستهبندی رنجیده میشود و آن را به حساب بیتوجهی و بیاحترامیتولیدکننده به خود میگذارد. روش تبلیغات و رقابت در بازار نیز در جهت تشدید چنین تصوری است تا شرکتهایی که تواناییهای بالایی در بستهبندی و ارائه کالاهایشان دارند بهتر بتوانند دل مصرفکنندگان را به دست آورده و آنها را حتی به دفاع از خود وادارند.
بستهبندی فقط لباس کالا نیست بلکه لباس خود ما (صاحب کالا) است. نشانه شخصیت خود ما است. اگر به این نکته دقت داشتهباشیم در مییابیم که اگر تولیدکننده تخته سنگ هم باشیم باید هنگام ارسال آن برای بازار (خریدار) چنان تمهیداتی را در بستهبندی آن به کار بندیم که ا کارگران بارگیری و باراندازی تا خود مصرفکننده نسبت به کالای و نظم و ضابطهای که در تولید و عرضه آن داشتهایم به دیده احترام بنگرند. این خود بسیاری از هزینههای تبلیغات و حفاظت از نام تجاری ما را کاهش خواهد داد.
کافی است یک بار به فروشگاه رفته و به حصولاتی که در کنار هم روی قفسهها چیده شدهاند نگاهی بیاندازیم. به تلاشی که طراحان و مدیران شرکتهای تولیدکننده برای جذب مشتری و قانع کردن او برای خرید انجام ادهاند فکر کنید. به این که ایشان چه قدر در این بارهاندیشیدهاند و به زعم خود چه ابتکارهایی را به کار بستهاند. بعد ببینید حداقل در مورد جذب خود شما چه قدر موفق بودهاند. درباره ایشان و ابتکارات ایشان چه فکر میکنید؟ به طور قطع آن چه به ذهن شما برسد تصویری از بینشها و گرایشهای صاحبان آن کالاهاست. همین بینشها و گرایشهاست که شخصیت یک انسان را شکل میدهد و ایشان با بستهبندی کالای خود در واقع شخصیت خود را به نمایش گذاشته و آن را در عرصه رقابت وارد کردهاند. بستهبندی ارزانترین و مناسبترین راه نشان دادن شخصیت صاحبان کالاست.
رضا نورائی
Reza Nouraei
مدیر مسئول و سردبیر ماهنامه صنعت بستهبندی
عضو کمیته ملی استاندارد بستهبندی
مدرس مرکز آموزش بازرگانی وزارت بازرگانی